نمایش

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی – دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی – علم افشا

منتهی الامال

نام نویسنده : مرحوم حاج شیخ عباس قمی

فصل اول : در نسب شریف حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم هو أوالقاسم محمد – صلى الله علیه و

آله – ابن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مره بن

ب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد

بن عدنان . روایت شده از حضرت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم که فرمود:

(اذا بلغ نسبی إلى عدنان

قاموا).(۱) لهذا ما بالاتر از عدنان را ذکر نکردیم . و قبل از شروع به ذکر احوال

این جماعت نقل کنیم کلام

علامه مجلسی را، فرموده : بدان که اجماع علمای امامیه منعقد گردیده است

بر آنکه پدر و مادر حضرت

رسول صلی الله علیه و آله و سلم و جمیع اجداد و جدات آن حضرت تا آدم علیه السلام

همه مسلمان بوده

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

اند و نور آن حضرت در صلب و رحم مشرکی قرار نگرفته است ،

و شبهه در نسب آن حضرت و آباء و امهات آن

حضرت نبوده است و احادیث متواتره از طرق خاصه و عامه بر این مضامین دلالت دارد.

بلکه از احادیث متواتره

ظاهر می شود که اجداد آن حضرت همه انبیا و اوصیا و حاملان دین خدا بوده اند و فرزندان

اسماعیل که اجداد

آن حضرت اند اوصیای حضرت ابراهیم علیه السلام بوده اند و همیشه پادشاهی مکه و حجابت

خانه کعبه و

تعمیرات یا ایشان بوده است و مرجع عامه خلق بوده اند و ملت ابراهیم علیه السلام

در میان ایشان بوده

است و ایشان حافظان آن شریعت بوده اند

و به یکدیگر وصیت می کردند و آثار انبیا را به یکدیگر می سپردند تا

به عبدالمطلب رسید، و عبدالمطلب ، ابوطالب را

وصی خود گردانید و ابوطالب کتب و آثار انبیا علیهم السلام و ودایع ایشان را بعد از بعثت تسلیم حضرت

رسالت پناہ صلى الله علیه و آله و سلم نمود. انتهی .(۲)

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

اینک شروع کنیم به ذکر حال آن بزرگواران : همانا (عدنان ) پسر (أدد) است و نام مادرش (بلهاء ) است ، در

ایام کودکی آثار رشد و شهامت از جبین مبارکش مطالعه می شد و کاهنین

عهد و منجمین ایام می گفتند که از نسل وی شخصی پدید آید که جن و انس مطیع او شوند و از

این روی جنایش را دشمنان فراوان بود چنانکه وقتی در بیایان شام هشتاد

سوار دلیر او را تنها یافتند به قصد

وی شتافتند عدنان یک تنه با ایشان جنگ کرد چندان که اسیش کشته شد

پس پیاده با آن جماعت به طعن و

ضرب مشغول بود تا خود را به دامان کوهی کشید و دشمنان از دنبال وی

همی حمله می بردند و اسب می

تاختند ناگاه دستی از کوه به در شده

گریبان عدنان را بگرفت و بر تیغ کوه کشید و بانگی مهیب از قله کوه به زیر آمد

که دشمنان عدنان از بیم جان

دادند. و این

نیز از معجزات پیغمبر آخر الزمان صلى الله علیه و آله و سلم بود.

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

بالجمله ؛ چون عدنان به حد رشد و تمیز رسید مهتر عرب و سید سلسله و قبله قبیله آمد

چنانکه ساکنین

بطحا و کان

یثرب و قبایل بر حکم او را مطیع و منقاد بودند و چون (بخت نصر) از فتح بیت المقدس

پرداخت تسخیر بلاد و

اقوام عرب را تصمیم

داد و با عدنان جنگ کرد و بسیاری از انصار او یکشت و عاقبت بر عدنان غلبه کرد

و چندان از مردم عرب بکشت

که دیگر

ریخت و عدنان با فرزندان خود به سوی یمن شد و آن

مجال اقامت برای عدنان و مردان او نماند. لاجرم هر تن به طرفی ماء من را وطن فرمود

و در آنجا بود تا وفات کرد.

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

و او را ده پسر بود که از جمله معد و تک و عدن و آد و غنی بودند، و آن نور روشن

که از جبین عدنان درخشان

بود از طلعت فرزندش مع طالع بود و این نور همایون بر وجود پیغمبر آخر الزمان

دلیلی واضح بود که از صلبی به

صلیب

منتقل می شد، و چون آن نور پاک به معد انتقال یافت و (بخت نصر) نیز از جهان

شده بود و مردم از شر او

ایمنی یافته بودند کس

به طلب معد فرستادند و جنایش را در میان قبایل عرب آوردند و مد سالار سلسله

خشت و از وی چهار پسر

پدید آمد و نور

جمالش

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

به پسرش (نزار) (۳) منتقل شد، مادر نزار معائه بنت خوشم از قبیله جرم است . آنگاه که نزار به دنیا آمد.

پدرش

می درخشید سخت شادان شد و شتران قربانی کرد و مردم را اطعام نمود و فرمود:

نگاه کرد به نور نبوت که در میان دیدگانش ان هذا کله تزر فی حق هذا المولود)؛

هنوز اینها اندک است در حق این مولود. گویند هزار شتر بود که

قربانی کرد و چون (نزار) به معنی (اندک )

است آن

طفل به نزار نامیده شد و چون به حد رشد رسید و پدرش وفات

کرد نزار در عرب مهتر و سید قبیله گشت و

چهار پسر از وی پدیدار

گشت و چون اجل محتوم او نزدیک شد از میان بادیه با فرزندان

به مکه معظمه آمد و در مکه وفات کرد و نام

پسران او چنین
است :

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

اول : ربیعه، دوم : اءنمار، سوم : مضر، چهارم : ایاد. و از برای

ایشان قصه لطیفه ای است معروف (۴) در

مقام تقسیم اموال پدر و رجوع ایشان به حکم افعی همی که

در علم کهانت مهارتی تمام داشت و در نجران

مرجع اعاظم و اشراف بود و از (انمار)| دو قبیله پدید آمد: خشم

و جیله و این دو طایفه به یمن شدند و به ایاد

منسوب است قس بن ساعده ایادی که از حکما و

فصحای عرب است و از ربیعه و مضر نیز قبایل بسیار پدیدار شد

چنانکه یک نیمه عرب بدیشان نسب می برند

و بدین جهت در کثرت ضرب المثل کشتند. در فضیلت ربیعه و مضر

بس است خبر نبوی صلی الله علیه و آله و

سلم : (لا تسبوا مضر و ربیع فإنهما مسلم آن) (۵)

مضر) (۶) معدول از ماضر است و آن شیر است پیش از آنکه ماست

شود و اسم مضر، عمرو است و مادرش

سوده بنت عک

است و نور نبوت از (نزار) به او منتقل شده بود و بعد از پدر سید

سلسله بود و اقوام عرب او را مطیع و منقاد

بودند و

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

همواره در ترویج دین حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام روز می گذاشت

و مردم را به راه راست می داشت .

گویند از

تمامی مردم صورتش نیکوتر بود و او اول کسی است که آواز ځدی

را برای شتران خواند (۷) و از وی دو پسر

به وجود آمد

یکی عیالان (۸) که قبایل بسیار از او پدید آمد. دیگر الیاس که نور پیغمبری

بدو منتقل شده بود لاجرم بعد از

پدر در میان قبایل بزرگی یافت چنانکه او را سید العشیره لقب دادند و

امور قبایل و مهمات ایشان به صلاح و

صواب دیداو فیصل می

یافت و تا آن روز که نور محمدی صلی الله علیه و آله و سلم از پشت

او انتقال نیافته بود

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

تاهی از صلب خویش زمزمه
تسبیح شنیدی و پیوسته عرب او را معظم و بزرگ شمردندی مانند لقمان

و آشباه او. مادرش رباب نام دارد و

زوجه اش لیلی بنت حلوان قضاعیه یمنیه است که او را (خندف ) گویند

و او را سه پسر بود: ۱- عمرو ۲ – عامر

۳٫ میرا. گویند؛ چون پسران وی به حد بلوغ و رشد رسیدند روزی

عمرو وعامر با مادر خود لیلی به صحرا رفتند

ناگاه خرگوشی از سر راه بجنبید و به یک سو گریخت و شتران از

خرگوش برمیدند عمرو وعامر از دنیال

خرگوش تاختن کردند، عمرو نخست او را بیافت و عامر رسید و آن

را صید کرده کباب کرد. لیلی را از این حال

سرورری و

بی روی آورد پس به تعجیل به نزدیک الیاس آمد و چون رفتاری به

تبختر داشت الیاس به او گفت : این تخندفین

(خندفه آن را |

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

گویند که رفتارش به جلالت و تبختر باشد) لیلی گفت : همیشه بر اثر

شما به کیر و ناز قدم زنم و از این روی

الیاس او را خندف نامید و آن قبایل که با الیاس نسب می برند بنی خندف

(۹) لقب یافتند و از این روی که

عمرو آن خرگوش را

یافته بود الیاس او را (مرکه ) لقب داد و چون عامر صید آن کرد و کباب ساخت

(طایخه ) نامیده شد. و چون

عمیرا در این واقعه سر در لحاف داشت و طریق خدمتی نپیمود به قمه ملقب

گشت و بالجمله ؛ خندف الیاس

را بسیار دوست می داشت . گویند چون الیاس وفات کرد خندف محزن شدیدی

پیدا کرد و از سر قبر وی بر

نخاست و سقفی بر او سایه نیفکند تا

وفات یافت . (۱۰)

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

بالجمله ؛ نور نبوت از الیاس یه مدرکه (۱۱) انتقال یافت و بعضی گفته اند

که در که را بدان سیب مدرکه گفتند

که درک کرد هر شرافتی را که در پدرانش بوده و او را ابوالهذیل می گفتند.

زوجه اش (سلمى بنت أسد بن

ربیعه بن نزار) بود

و از وی دو پسر آورد یکی خزیمه و دیگر هذیل که پدر قبایل بسیار است

نور نبوت به خزیمه (۱۲) منتقل شد

و او بعد از پدر حکومت قبائل عرب داشت و او را به پسر بود: ۱- کنانه

۲ – شون ۳ – اسد. و کنانه (۱۳) مادرش

عوانه بنت سعد بن قیس بن عیلان بن مضر است و نیتش ایونضر

چون رئیس قبایل عرب گشت در خواب به او

گفتند که (بره بنت مر بن آد بن طابخه بن الیاس ) را بگیر که از بطن

وی باید فرزندی یگانه به جهان آید. پس

کنانه ، بره را تزویج نمود و از وی سه
پسر آورد:

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

ا. نضر ۲ – ملک ۳ – ملکان ونیز هاله را که از قبیله ای ژد بود به حباله نکاح

در آورد و از وی پسری آورد مسمی به (عید مناه ) و در
جمله پسران نور نیوی از جبین نضر ساطع بود وجه تسمیه او به نضر (۱۴)

نضارت وجه اوست و او را قریش نیز گویند و هر قبیله ای

که نسبش به نضر پیوندد، او را قریش خوانند و در وجه نامیدن نضر به قریش

به اختلاف سخن گفته اند و شاید

از همه بیشتر آن باشد که چون نضر مردی بزرگ و باحصافت بود و سیادت

قوم داشت پراکندگان قبیله را

فراهم کرد و بیشتر هر صباح بر سر خوان گسترده او مجتمع می شدند

از این رو (قریش ) لقب یافت ؛

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

چه (تفرش ) به معنی (تجمع ) است و نضر را دو پسر بود یکی مالک و دیگری یخلد و نور نبوت در جبین مالک

بود و مادرش عاتکہ بنت عدوان بن عمرو بن قیس بن عیلان است

و مالک را پسری بود فنر (۱۵) نام داشت و

مادرش جندله بنت حارث لجهمیه است و فر رئیس مردم بود در مکه و او را جمع آورنده قریش گویند و او را چهار

پسر بود از لیلی بنت سعد بن هذیل : ۱۔ غالب ۲ – محارب ۳- حارث ۴ – اسد.

از میان همه نور نیوت به (غالب)

منتقل شد. و (غالب) را دو پسر بود از سلمى بنت عمرو بن ربیعه خزاعیه

: ۱- لوی ۲- تیم . و نور شریف نبوت

به (لون) (۱۶) منتقل شد و آن تصغیر (لامی ) است که به معنی نور است و او را چهار پسر بود: ۱- کعب ۲ –

عامر ۳ – سامه ۴ – عوف . و در میان همگی نور نبوت به (کعب ) منتقل شد.

مادرش ماریه دختر کعب قضاعیه

بوده و کعب بن لوی از صنادید عرب بود و در قبیله قریش از همه کس برتری داشت و

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

در کاهش ملجاء و پناه پناهندگان بود و مردم عرب را قانون چنان بود که هرگاه داهیه عظیم یا کاری معجب روی

می داد سال آن واقعه را تاریخ خویش می نهادند. لاجرم سال وفات او را که ۵۶۴۴ بعد از هبوط آدم بود

تاریخ کردند تاعام الفیل و او را سه پسر بود از محشیه دختر شیبان :

۱- هره (۱۷) ۲- عدی ۳ – هصیص ، و

هصیص (به مهملات کبیر) از برادران دیگر بزرگتر بود و او را پسری بود به نام

عمرو و عمر و دو پسر داشت یکی (سهم ) و دیگری (مح ) (۱۸)

و به (سهم ) منسوب است عمرو عاص و به

(جمع ) منسوب

است عثمان بن مظعون و صفوان بن امیه و ابومحذوره که مؤدن پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم بود، و به

عدی بن کعب

منسوب است عمر بن خطاب و مره بن کعب همان است که نور محمدی صلی الله علیه و آله و سلم از کعب

به وی منتقل شده و او را سه پسر بود.

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

کلاب مادرش هند دختر سری بن علیه است و دو پسر دیگر تیم (بفتح تاء و سکون یاء) ویقظه (به فتح یاء و

قاف ) و

مادر این دو پسر بارقیه و به تیم منسوب است قبیله ابوبکرو طلحه ؛ ویقظه را پسری بود مخزوم نام که قبیله

بنی مخزوم به وی منسوبند و از ایشان است ام سلمه و خالد بن الولید و ابوجهل ، و کلاب بن مره را دو پسر

بود یکی زهره که منسوب است به آن آمنه مادر حضرت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم و ابن ابی وقاص و

عبدالرحمن بن عوف ، دوم قصى (۱۹) و نامش زید است و او را قصى گفتند بدان جهت که مادرش فاطمه بنت

سعد بعد از وفات کلاب به ربیعه بن حرم قضاعی شوهر کرد، زهره را که فرزند بزرگترش بود در مکه بگذاشت و

قصی را که خردسال بود با خود برداشت به اتفاق شوهرش به میان قضاعه آمد و چون قص از مکه دور افتاد او

را قصی گفتند که به معنی دور شده است و چون قصی بزرگ شد هنگام حج مادر خود فاطمه را با برادر

مادری خود زراج (۲۰) بن ربیعه وداع کرد به اتفاق جماعتی از قضاعه که عزیمت مکه

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

داشتند به مکه آمد و در آنجا در نزد برادر خود زهره بماند چندان که به مرتبه ملکی رسید. و در آن زمان بزرگ

مکه محلیل بن حسیه (۲۱) بود و در مردم خزاعه که بعد از جرمیان بر مکه مستولی شده بودند حکومت

داشت و او را دختران و پسران بود او از جمله دختران او حبی (۲۲) بود قصی او را به نکاح خود در آورد و از پس

آنکه روزگاری با او هم بالین بود بلای وبا و رنج عاف (۲۳) در مکه پدید آمد پس جلیل و مردم خزاعه از مکه به در

شدند. جلیل در بیرون مکه ببرد و هنگام رحلت وصیت کرد که بعد از او کلید داشتن خانه مکه با دخترش تی

باشد و آبو عشان الملکانی در این منصب

حجابت با بی مشارکت کند و این کار بدینگونه برقرار شد تا قصی را از حتی چهار پسر به وجود آمد:

۱- عبد مناف ۲- عید الثری ۳ – عبد القصى ۴- عید الدار.

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

قصی با محبی گفت : سزاوار است که کلید خانه مکه را به پسرت عبدالدار سپاری تا این میرات از فرزندان

اسماعیل علیه السلام به در نشود، حتی گفت : من از فرزند خود هیچ چیز دریغ ندارم اما با آوشان که به حکم

وصیت پدرم با من شریک است چه کنم ؟ قصى گفت : چاره آن بر من آسان است . پس بی حق خویش را به

فرزند خود عبدالدار گذاشت و قصی از پس چند روزی به طائف رفت و آبوبشان در آنجا بود. شبی أبوغبشان

برمی آراست و به خوردن شراب مشغول شد، قصى در آن مجلس حضور داشت

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

چون ابوغبشان را نیک مست

یافت و از عقل بیگانه اش دید منصب حجابت مکه را از او به یک خیک شراب بخرید و این بیت را سخت محکم

کرد و چند گواه بگرفت و کلید خانه را از وی گرفته و به شتاب تیام به مکه آمد و خلق را انجمن ساخت و کلید را

به دست فرزند خود عبدالدار داد و از آن سوی آبوشان چون از مستی به هوش آمد سخت پشیمان شد و چاره

ندید و در عرب ضرب المثل شد که گفتند:

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

(أمتی من بی غبشان ، آندم من آیی شان ، آخر صفقه من أبی غبشان ) بالجمله ، چون قصی مفتاح از

ابوغیشان بگرفت و بر قریش مهمتر و امیر شد منصب سقایت و حجابت و رفادت ولوا و نوه و دیگر کارها

مخصوص او گشت و (سقایت ) آن بود که حاجیان را آب دادی و (حجابت ) کلید داشتن خانه مکه را گفتندی و او

حاجیان را به خانه مکه راه دادی و رفادت ) به معنی طعام دادن است و رسم بود که هر سال چندان طعام

فراهم کردندی که همه حاجیان را کافی بودی و به مزدلفه آورده بر ایشان بخش فرمودی و (لوا) آن بود که هر

گاه قصى سپاهی از | مکه بیرون فرستادی برای امیران لشکر یک لوا بستی و تا عهد رسول خدا صلى الله

علیه و آله و سلم این قانون در میان اولاد

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

قصی برقرار بود و اندوه ) مشورت باشد و آن چنان بود که قصى در جنب خانه خدای زمینی بخرید و خانه ای بنا

کرد و از آن یک در

به مسجد گذاشت و آن را دارالندوه نام نهاد هرگاه کاری پیش آمد بزرگان قریش را در آنجا انجمن کرده شوری

افکند.
بالجمله ؛ قصی قریش را مجتمع ساخت و گفت : ای معشر قریش ، شما همسایه خدائید و اهل بیت او تید و

حاجیان میهمان خدا و ژوار اویند؛ پس بر شما هست که ایشان را طعام و شراب مهیا کنید تا آنکه از مکه خارج

شوند. و قریش تازمان اسلام بدین طریق بودند. آنگاه قصى زمین مکه را چهار قسم نمود و قریش را ساکن

فرمود.

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

اما بنی خزاعه و بنی بکر که در مکه استیلا داشتند چون غلیه قصی را دیدند و کلید خانه را به دست

بیگانه یافتند سپاهی گرد کرده با او مصاف دادند و در دفعه اول قصی شکست خورد، پس برادر مادری قصى

(زراج بن ربیعه ) با دیگر برادران خود از ربیعه با جماعتی از قضاعه به اعانت قصی آمدند با خزاعه جنگ کردند تا

آنکه قصی غلبه کرد پس بر قصی به سلطنت سلام دادند و او اول ملک است که سلطنت قریش و عرب یافت

و پراکندگان قریش را جمع کرده و

هر کس را در مکه جانی معین بداد از این جهت او را (مجمع) گفتند. وقضی چنان بزرگ شد که هیچ کس بی

اجازه او هیچ کار نتوانست کرد و هیچ زن بی اجازه و رخصت او به خانه شوهر نتوانست رفت و احکام او در

میان قریش در حیات و ممات او مانند دین لازم شمرده می شد.

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

پس قص

منصب سقایت و رفادت و حجابت و لوا و دارالندوه را به پسرش

عبد الدار تفویض نمود و قبیله بنی شیبه از

اولاد اویند که کلید خانه را به میراث همی داشتند و چون روزگاری تمام برآمد قصی وفات یافت و او را در خون (۲۵) مدفون

ساختند و نور محمدی صلی الله علیه و آله و سلم از قصی به عبد مناف انتقال یافت و عبدمناف را نام

، مغیره بود و از غایت جمال (قمر البطحا) لقب داشت و کنیتش ، ابو عبد الشمس است و او عاتکه دختر مره

بن هلال
سلمیه را تزویج کرد و وی دو پسر تواءمان (۲۶) متولد شدند چنانکه پیشانی ایشان به هم پیوستگی داشت

پس با شمشیر ایشان را از هم جدا ساختند یکی را (عمرو) نام نهادند که هاشم لقب یافت و دیگری را (عبد

الشمس ).

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

یکی از عقلای عرب چون این بدانست گفت : در میان فرزندان این دو پسر جز با شمشیر هیچکار فیصل

نخواهد یافت و چنان شد که او تفت ؛ زیرا که عباد الشمس پدر أمه بود و اولاد او همیشه با فرزندان هاشم از

در خمی بودند و شمشیر أخته

داشتند و عبد مناف غیر از این دو پسر، دو پسر دیگر داشت یکی (المطلب ) که از قبیله اوست بیده بن الحارث و شافعی ، و

پسر دیگرش (نوفل) است که جبیر بن مطعم به او منسوب است . و هاشم بن عبد مناف را که نام او عمرو

بود از جهت علو مرتبت او را (مرو اللى ) می گفتند و از غایت جمال او را و مطلب را (البذر آن )(۲۷) گفتندی و

او را با مطلب کمال

مؤ الفت و ملاطفت بودی چنانکه عبدالشمس را با نوئل .

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

بالجمله ؛ چون هاشم به کمال رشد رسید آثار فتوت و مروت از وی به ظهور رسید و مردم مکه را در ظل حمایت

خود شمی داشت چنانکه وقتی در مکه بلای قحطا و غلا پیش آمد و کار بر مردم صعب گشت هاشم در آن

قحط سال همی به سوی شام سفر

کردی و شتران خویش را طعام یار کرده به مکه آوردی و هر صبح و هر شام یک شتر همی کشت و گوشتش

را همی پخت آنگاه ندا در داده مردم مکه را به مهمانی دعوت می فرمود و نان در آب گوشت ترید کرده بدیشان

می خورانید از این روی او را (هاشم ) لقب دادند؛ چه (قشم ) به معنی شکستن باشد. و چون کار هاشم بالا

گرفت و فرزندان عبدمناف قوی حال شدند و از اولاد عبدالدار پیشی گرفتند و شرافتی زیاده از

ایشان به دست کردند لاجرم دل بدان نهادند که منصب سقایت و رفادت و حجابت و لوا و دار الندوه را از اولاد

عبدالدار

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

بگیرند و خود متصرف شوند و در این منم عبدالشمس وهاشم ونوفل ومطلب این هر چهار برادر

همداستان شدند و در این وقت رئیس اولاد عبد الدار ، عامربن هاشم بن عبد مناف بن عبد الدار بود و چون او

از اندیشه اولاد عبد مناف آگهی یافت دوستان خویش را طلب کرد و اولاد عبد مناف نیز اعوان و انصار خویش را

فراهم کردند. در این هنگام بنی اسد بن عبد العزى بن قصی وینی ژره بن کلاب و بنی تیم بن متره و بنی

حارث بن فر از دوستان و هواخواهان اولاد عبدمناف گشتند.

پس هاشم و برادرانش

ظرفی از طیب و خوشیونیها مملو ساخته به مجلس حاضر کردند و آن جماعت دستهای خود را به آن طیب

آلوده ساخته دست به دست اولاد عبد مناف دادند و سوگند یاد کردند که از پای ننشینند تا کار به کام نکنند و

هم از برای تشیید قسم به خانه مکه در آمده دست بر کعبه نهادند و آن سوگندها را مؤکد ساختند که هر پنج

منصب را از اولاد عبد النار بگیرند.

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

و از این روی که ایشان دستهای خود را با طیب آلوده ساختند آن جماعت را (مطیبین ) خواندند و قبیله بنی

مخزوم و بنی سقم بن عمرو بن قصص و بنی عدی بن کعب از انصار بنی عبیدالد ار شدند و با اولاد عبدالدار

به خانه مکه آمدند و سوگند یاد کردند که اولاد عبد مناف را به کار ایشان مداخلت ندهند و مردم عرب این

جماعت را (آخلاف ) لقب دادند و چون جماعت احلاف و مطیبین از پی کین برجوشیدند و ادوات مقاتله طراز

کردند دانشوران و عقلای جانبین به میان در آمده گفتند:|

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

این جنگ جز زیان طرفین نباشد و از این آویختن و خون ریختن قریش ضعیف گردند و قبایل عرب بدیشان فزونی

جویند بهتر آن است که کار به صلح رود. و در میانه مصالحه افکندند و قرار بدان نهادند که سقایت و رفادت یا

اولاد عبد مناف باشد و حجابت و لوا و دار الندوه را اولاد عبد الدار تصرف کنند، پس از جنگ باز ایستادند و با

هم به مدارا شدند آنگاه اولاد

عبد مناف از بهر آن دو منصب با هم قرعه زدند و آن هر دو به نام هاشم بر آمد. پس در میان اولاد عبدمناف و عبدالدار

مناصب خمسه همی به میراث می رفت چنانکه در زمان حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم عثمان بن

ابی طلحه بن عبد العزی بن عثمان بن عبدالدار کلید مکه داشت و چون حضرت فتح مکه کرد عثمان را طلبید و

مفتاح را بدو داد و این عثمان چون به مدینه هجرت کرد کلید را به پسر عم خود (شیبه ) حذاشت و در میان اولاد او بماند.

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

اما لوا در میان اولاد عبد الدار بود تا آن زمان که مکه مفتوح گشت ایشان به خدمت آن حضرت رسیده عرض

کردند: (اجعل اللواء فین ا)۔ آن حضرت در جواب فرمود: الاستلام أوسع من ذلک) کنایت از آنکه اسلام از آن

بزرگتر است که در یک خاندان رایات فتح آن

بسته شود. پس آن قانون برافتاد و دارالندوه تا زمان معاویه برقرار بود و چون او امیر شد آن خانه را از اولاد عبد

الدار بخرید و دارالا ماره کرد. اما سقایت و رفادت از هاشم به برادرش مطلب رسید و از او به عبدالمطلب بن

هاشم افتاد و از عبدالمطلب به فرزندش ابوطالب رسید و چون ابوطالب اندک مال بود برای کار رفادت از برادر

خود عباس زری به قرض گرفت و حاجیان را طعام داد و چون نتوانست اداء آن دین کند منصب سقایت و رفادت

را در ازای آن قرض به عباس گذاشت و از عباس به پسرش عبدالله رسید و از او به پسرش علی و همچنان تا

غایت خلفای بنی عباس .

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

بالجمله ؛ چون صیت جلالت هاشم به آفاق رسید سلاطین و بزرگان برای او هدایا فرستادند و استدعا نمودند

که دختر از ایشان بگیرد شاید نور محمدی صلی الله علیه و آله و سلم که در جبین داشت به ایشان منتقل

گردد و هاشم

قبول نکرد و از نجبای قوم خود دختر خواست و فرزندان ذکور و اناث آورد که از جمله (أسد) است که پدر فاطمه

والده

حضرت امیر المؤمنین علیه السلام است ولکن نوری که در جبین داشت باقی بود، پس شبی از شبها بر دور

خانه کعبه طواف کرد و

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

به تضرع و ابتهال از حق تعالی سؤال کرد که او را فرزندی روزی فرماید که حامل آن نور پاک شود. پس در خواب

او را امر کردند به (سلمی ) دختر عمروبن زید بن لبید از بنى التجار که در مدینه بود پس

هاشم به عزم شام حرکت فرموده و در

مدینه به خانه عمرو فرود شده دختر او سلمی را به حاله نکاح در آورد و عمرو با هاشم پیمان بست که دختر خود را به تو دادم بدان

شرط که اگر از او فرزندی به وجود آید همچنان در مدینه زیست کند و کس او را به مکه نیرد.

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

هاشم بدین پیمان

رضا داد و در مراجعت از شام سلمی را به مکه آورد و چون سلمی حامله شد به عبدالمطلب بنا به آن عهدی

که شده بود او را برداشته دیگر باره به مدینه آورد تا در آنجا وضع حمل کنند و خود عزیمت شام نمود و در غزه

(۲۸) – که مدینه ای است در آفص شام و مابین او و عسقلان دو فرسخ است – وفات فرمود: اما از آن سوی

سلمی ، عبدالمطلب را یزاد و او را عامر نام کرد و چون بر سر موی سپید داشت او را (شیبه ) گفتندو

سلمى همی تربیت او فرمود تایمین از شمال بدانست و چندان نیکو خصال و ستوده فعال برآمد که (شیبه

الحمد) لقب یافت و در این وقت عم او مطلب در مکه سید قوم بود و کلید خانه کعبه و کمان اسماعیل و علم

نزار او را بود

و منصب سقایت و رفادت او را داشت . پس مطلب به مدینه آمد و برادر زاده خود را بر شتر خویش ردیف

ساخته به مکه آورد. قریش چون او را دیدند چنان دانستند که مطلب در سفر مدینه عیدی خریده و با خود آورده

لاجرم شیبه را عبدالمطلب خواندند و به این نام شهرت یافت.

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

از آن پس که مطلب به خانه خویش شد عبدالمطلب را جامه های نیکو در بر کرد و در میان بنی عبد مناف او را

عظمت بداد و

ملکات ستوده او روز تا روز بر مردم ظاهر شد و نام او بلند گشت و چنین یزیست تا مطلب وفات کرد و منصب

رفادت و سقایت و دیگر چیزها بدو منتقل ششت و سخت بزرگ شد چنانکه از بلاد و امصار یعیده به نزدیک او

تحف و هدایا می فرستادند و هر که را او زینهار می داد در امان می زیست و چون عرب را داهیه پیش آمدی او

را برداشته به کوه بیر بردی و قربانی کردندی

و اسعاف حاجات را به بزرگواری او شناختندی و خون قربانی خویش را همه بر چهره آنام مالیدندی ؛ اما عبد المطلب جز خدای

یگانه را ستایش

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

نمی فرمود. |

بالجمله؛ نخستین ولدی که عبدالمطلب را پدید آمد حارت بود از این روی عبدالمطلب مکنی به ابو الحارث

گشت و چون حارث به حد رشد و بلوغ رسید عبد المطلب در خواب ماء مور شد به حفر چاه زمزم .

همانا معلوم باشد که عمرو بن الحارث الشمی – که رئیس

رشمیان یود – در مکه در عهد قصی، ځلیل بن

بسیه از قبیله

خزاعه با ایشان جنگ کرد و بر ایشان غلبه جست و امر کرد که از مکه کوچ کنند.

لاجرم عمرو تصمیم عزم داد

که از مکه بیرون شود و آن چند روز که مهلت داشت کار سفر راست می کرد

از غایت خشم حجر الأسود را از

رکن انتزاع نمود و دو آهو بره از طلا که

اسفند یار بن گشتاسب به رسم هدیه به مکه فرستاده بود

با چند زره و چند تیغ که از اشیاء مکه بود بر گرفت

و در چاه زمزم افکنده

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

آن چاه را با خاک انباشته کرد، پس مردم خود را برداشته به سوی من گریخت .

این بود تا زمان عبدالمطلب که آن بزرگوار با فرزندش حارث زمزم را حفر کرد و اشیاء

مذکوره را از چاه در آورد و

قریش از او خواستار شدند که یک نیمه این اشیاء را به ما بده ؛ زیرا که آن از پدران

گذشتگان ما بوده ، عبد

المطلب فرمود: اگر خواهید این کار

به حکم قرعه فیصل دهم .

دانلود کتاب منتهی الامال – عباس قمی

دانلود رایگان کتاب منتهی الامال – عباس قمی

ایشان رضا دادند. پس عبدالمطلب آن اشیاء را دو نیمه کرد و امر فرمود (صاحب

قداح ) را – که قرعه زدن با او بود . قرعه زند به نام کعبه و نام عبد المطلب و نام قریش ،

چون قرعه بزد، آهو

برگهای زرین به نام کعبه

برآمد و شمشیر و زره به نام عبد المطلب و قریش بی نصیب شدند. عبد المطلب زره و شمشیر را فروخت و از بهای آن دری از

بهر کعبه ساخت و آن آهوان زرین را از در کعبه بیاویخت و به (غزالی الکعبه ) مشهور گشت .

نقل است که ابولهب آن را دزدید و بفروخت و بهای آن را در خمر و قمار به کار برد

و..