نمایش
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز – دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز – علم افشا
ساعت شوم
برنده جایزه ادبی کلمبیا
گابریل گارسیا مارکز برنده جایزه نوبل ۱۹۸۲
به همراه در مصاحبه با نویسنده
ترجمه احمد گلشیری
گابریل گارسیا مارکز به سال ۱۹۲۸ در شهر کوچک آرانای | کلمیا به جهان آمد. ماکوندی، محصور میان مزارع
موز، که بعدها مکان صد سال تنهایی شد روستای مجاور این شهر است. او بیشتر دوران کودکی اش را با پدر
بزرگ و مادر بزرگش گذراند. گارسیا . مارکز با اشتان بیار آنان را قصهگویان را در پی میخواند و بسیاری از رمانها
و داستانهای کوتاهش را ملهم از آنان می داند هر چند او در ابتدا از شعر و عرفان تاثیر پذیرفته اما نخنتین
نوشته هایش گزارشگرانه بوده است که در روزنامه ال اسپکتادور؟ چاپ شده است، روزنامه ای که او منتقد
فیلم و گزارشگرش بود . چند سالی نیز در سالهای میانی دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۹ در رم و پاریس با عنوان خبر نگار
خارجی به کار پرداخت
نخستین داستانهای گارسیا مارکز شبها، پس از آنکه دیگر روزنامه نگاران به خانه می رفتند، نوشته می شد.
اما پس از گذشت
مالها و با تشویق تنی چند از داستان نزدیک به چاپ رسید. امروزه آثارش به بیش از پیست؟ زبان ترجمه شده
است و عبارتند از:| توفان برگ (۱۹۵۵)، کسی به سرهنگ نامه نمی نوید (۱۹۶۱)، رساعت شوم (۱۹۶۲)،
برنده جایزه ادبی کلمبا، اما تنها در سال ۱۹۶۷| بود که با انتشار صد سال تنهایی، کتابی که سالها در تلاشی
نوشتن آن بود، شهرت جهانی به هم زد.
کتاب بیدرنگ شاهکار خوانده شد و به سال ۱۹۶۹ جایزه بهترین کتاب
خارجی آکادمی فرانسه را | ربود.
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
در سال ۱۹۷۵ پاییز پدر سالار، دنباله جستجوی داستانی تنهایی و رابطه آن با قدرت همانند رمان قبل با تحین
بسیار رو به رو گردید. رمان گزارش یک مرگ اعلام شده به سال ۱۹۸۱ منتشر شد. الى پائیه، نشریه اسپانیا
چاپ این رمان را حادثه ای در ادبیات اسپانیایی زبان به شمار آورد.
گارسیا مارکز از سال ۱۹۶۱، به استثنای چند اقامت کوتاه مدت در بارسلونا، در مکزیکو زندگی میکند. بیش از
بیست سال است که با بار دوران کودکی اش، مرسل ، ازدواج کرده است و در بر دارد با نامهای رودریگور،
دانشجوی دانشگاه هاروارد وگرنسا لووه فرهنی نوازی که در پاریس تحصیل می کند.
مصاحبه با گارسیا مارکز در اتاق کار – دفترش انجام شد که درست پشت خانه اش، در سان آنخل محله قدیمی
و زیبا که انباشته از گلهای رنگارنگ و تماشایی مکزیکو است قرار دارد. اتاق کار که در فاصله اندکی از خانه
اصلی است ساختمان کوتاه و درازی
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دارد و ظاهرا مخصوص پذیرایی ساخته شده است. در یک طرف آن
یک کاناپه، در مبل و یک بار دستی – یک یخچال سنبد کرچک با تعدادی آب معدنی روی آن گذاشته اند.
گیراترین شیء اتاق عکس بسیار بزرگ گارسیا مارکز است بر بالای کاناپه که شنل زیبایی بر دوش دارد که باد
بر آن می وزد. عکس اندک شباهتی با آنتونی کونین دارد.
کاربامارکز، در انتهای آنان، پشت میز نشسته بود. با گامهای آرام و مرزنده ای به پیشوازم آمد. مردی است
تنومند که یک متر و هفتاد و پنج سانتی متری قد دارد.
همانند مشتزنی میان وزن به نظر میرسد. چهارجانبه
است اما پاهایش اندکی لاغر میزند. شلوار مخمل کبریتی، ژاکت گرمکن روشن یقدار و پوتین منکی دارد.
موها پیش مجمد و خرمایی است و سبیل کلفتی دارد.
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
اعنی وقت گرفت، انجام شد. گارسیا مارکز هر چند زبان انگلیسی را بخوبی می داند بیشتر به زبان
اسپانیایی سخن گفت و در پسر هفده هجده ساله اش، که در مدرسه های انگلیسی زبان مکزیکو و اسپانیا
تحصیل کرده اند، در ترجمه شرکت داشتند.
هنگامی که سخن می گوید به جلو و عقب تاب می خورد.
دستهایش نیز اغلب در حرکت است و با اشاره های کوتاه و فاطمی بر نکته ای تأکید می کند با تغییر جهت
اندیشه اش را نشان میدهد. هنگامی که متفکرانه سخن می گوید با به طرف شنونده اش متمایل شده
است، با پا روی پا انداخته، خودش را کاملا عقب کشیده است
مصاحبگر (پیتر ه. استون): با ضبط صوت میانه ای دارید؟
گارسیا مار کر مسئله این است که همین که متوجه میشوید مصاحبه گر مشغول ضبط حرفهاست، نگرش تان
تغییر می کند. نظر مرا بخواهید بی درنگ حالت رفاعی میگیرم. من، در مقام یک روزنامه نگار، احساس
میکنم که ما هنوز نیاموخته ایم که در مصاحبه از ضبط صوت استفاده کنیم. به گمان من، بهترین شیوه این
است که بطور مفصل گفتگو کنیم بی آنکه مصاحبگر چیزی یادداشت کند. سپس مر فرصت
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
چیزهایی از مصاحبه را به یاد بیاورد و آنچه را احساسی کرده است روی کاغذ بنویسد. نیازی به آوردن تک تک
کلمه های مصاحبه نیست. شیو، سودمند دیگر این است که مصاحبه گر یادداشتهایی بردارد و سپس با
نوعی رفاداری نسبت به گفتگو به شرح و بسط آنها بپردازد. برخطا بودن ضبط گفتگو در این است که ضبط
صوت نسبت به مصاحبه شونده رنادار نیست زیرا وقتی که او در جایی دچار حماقت میشود ضبط صوت آن را
ضبط میکند و به خاطر می سپارد.
برای همین است که وقتی ضبط صوت کنار من باشد همواره یادم می ماند
که دارم مصاحبه پس میدهم در حالی که وقتی ضبط صوتی نباشد با جمعیت خاطر رکاملا طبعی حرف میزنم
– بنا براین من از این نظر خودم را گناهکار احساس می کنم اما تصور می کنم که برای این نوع گفتگو احتمالا
ضروری است.
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
– به هر صورت، غرض از آنچه گفتم این بود که شما را در حالت دفاعی قرار دهم.
– می خواهید بگویید که در مصاحبه هیچگاه از ضبط صوت استفاده نکرده اید؟
– در مقام روز نامه نگار هیچگاه به کاری نمیگیرم. من ضبط صوت بسیار خوبی دارم اما از آن تنها برای شنیدن
موسیقی استفاده می کنم. این را هم بگویم که در مقام یک روزنامه نگار هرگز با کی مصاحبه نکرده ام.
گزارش تهیه کرده ام اما مصاحبه ای که در آن گفت و شنیدی در کار باشد انجام نداده ام.
– شنیده ام که با ملوان یک کشتی غرق شده مصاحبه جانانه ای داشته اید.
– پرسش و پاسخی در کار نبود. ملوان صرفا ماجراهای خودش را برایم باز. میگفت و من آنها را یادداشت می
کردم و سعی میکردم حرفهایش را به شیوه اول شخص بیاورم؛ گویی از خودش نویسنده ماجراست.
وقتی که
اثر به صورت مسلسل در روزنامه منتشر شد هر روز که نشی از آن، در مدت در هفته، به دست خوانندگان
می رسید امضای ملوان را داشت نه امضای مرا. تنها پس از گذشت بیست سال از آن ماجرا بود که بکجا
منتشر شد و مردم دانستند که من آن را | نوشته ام. تا پس از انتشار صد سال تنهایی هیچ ناشری در نیافت
که مطلب درخور
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
توجهی بوده است.
. از آنجا که گفتگو را با روزنامه نگاری شروع کردیم میپرسم پس از نوشتن آن رمانهای طولانی میل دارید به کار
روزنامه نگاری بپردازیده گمان می کنید با احساسی متفاوت، با دیدگاهی متفاوت، بدان بپردازید؟
– همیشه بر این باور بوده ام که مرفه واقعی من روزنامه نگاری بوده است آنچه را در خصوص روز نامه نگاری
خوشی نداشتم شرایط کار بود. از آن گذشته می بایست اندیشه ها و نگرش خودم را با منافع روزنامه تطبیق
میدادم.
اکنون پس از آنکه در مقام یک رمان نویس مطلب نوشته ام و با این کار استقلال مالی کسب کرده ام
براستی می توانم درونمایه هایی انتخاب کنم که مورد علاقه من است و با اندیشه هایم می خواند. به هر
صورت، از نوشتن یک اثر در خشان گزارشی لذت می برم.
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
– یک اثر درخشان گزارشی چگونه چیزی است؟ – هیروشیما، نوشنه جان هرسی، اثری استثنایی است.
– کاری از این دست سراغ دارید که بخواهید انجام بدهید؟
– کارهای بسیاری هست و در حقیقت چندین اثر نیز نوشته ام. من در خصوص
پرتقال، کوبا، آنگولا رو پام چیز نوشته ام. بسیار میل دارم در باره لهستان نویسم. گمان می کنم اگر می
توانستم رویدادهای آنجا را رنینا شرح دهم داستان ببار با۔ اهمیتی به دست می آمد اما اکنون هوا در لهستان
بسیار سرد است و من روزنامه نگار راحت طلبی همه
– به گمان شما رمان می تواند دست به کارهایی بزند که در توان روزنامه نگاری
نیست؟
– خبر، گمان نمیکنم میان این دو تفاوتی وجود داشته باشد. منابع یکی است مصالح یکی است، ابزار و زبان
نیز یکی است. گزارشنامه سال طاعون، نوشته دانیل دیفر؟۱، رمان بزرگی است و هیروشیما اثر گزارشی
بزرگی
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
– آیا روزنامه نگار و رمان نویس در تطبین واقعیت و تخیل مسئولیتهای متفاوتی دارند؟
– در روزنامه نگاری گنجاندن یک واقعیت دروغ کافی است تا تمامی اثر از سکه بیفتند. در مقابل، در داستان،
یک رانت راست به تمامی اثر مشروعیت می بخشد. این تنها تفاوت است و این کار به التزام تر بسنده مربوط
می شود. |
– در مصاحبه های چند سال پیش سرعتی را که در گذشته در کار روزنامه نگاری داشته اید تحسین کرده اید.
– من بر استی نوشتن را نسبت به گذشته دشوارتر می بینم، هم زمان و هم روزنامه نگاری را.
وقتی که
برای روزنامه جیز می نوشتم، نوشتن هر واژه برایم چندان با آگاهی نبرد در حالی که اکنون بجز این است.
هنگامی که در بوکونا برای روزنامه ال امپکتادور کار میکردم دست کم هفته ای سه داستان کوتاه و روزی دو
سه سرمقاله می نوشتم، نقد فیلم نیز قلم میزدم. مه شب، که همه به خانه هایشان می رفتند، به نوشتن
رمان می پرداختم.
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
از صدای ماشینهای تله تایپ، که همانند ریزش باران بود، خوشم می آمد. اگر آنها از کار می ماندند و من در
سکوت فرو میرفتم نمی توانستم کار کم. اکنون در قیاس با آن زمان بازده کارم بسیار اندک است، روزی که
خوب کار کرده باشم و از ساعت نه مسح نا در با سه بعدازظهر نوشته باشم حداکثر می توانم یک بند چهار
پنج سطری مطلب بنویسم که مسولا” روز بعد دورش می اندازم.
آیا این موضوع حامل تحسین بی اندازه دیگران نسبت به آثار شماست یا ناشی از الزام سیاسی است؟
– حاصل هر دو است. از آنجا که میبینم برای مردم بسیاری می نویسم که
هیچگاه تصورش را نمی کردم مسئولیتی همگانی احساس میکنم که هم ادبی و هم سیاسی است. غرار
نیز در کار است چون نمی خواهم از کیفیت کارم نسبت به گذشته کاسته شود.
– نویسندگی را چگونه شروع کردید؟
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
– با نقاشی، نقاشی کارتون پیش از آنکه خواندن و نوشتن بیاموزم در خانه و مدرسه شکلهای خنده دار
میکشیدم. خوشمزه این است که اکنون که فکر میکنم درمی یا بم که در دوران دبیرستان مرا نویسنده می
شناختند هر چند در حقیقت چیزی نمی نوشتم. اگر قرار می شد جزد.
با درخواستی نوشته شود به من
واگذار میشل چون خبال می کردند نویسنده ام. هنگامی که وارد دانشکده دلم به تصادف در یا فتم که زمینه
ادبی بسیار خوبی دارم که از میانگین دوستانم بسیار بالاتر است.
در دانشگاه بوگوتا دوستان و آشنایان تازه
ای یافتم که مرا به نویسندگان معاصر معرفی کردند. شبی یکی از دوستان مجموعه داستانی از فرانتس
کافکا به من عاریه داد. به پانسیون محل اقامتم رفتم و به خواندن داستان «مصخه بردا خانم. سطر اول را که
خواندم چیزی نمانده بود از تخت فرد یفتم. بسیار تعجب کردم.
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
سطر اول این بود:
هنگامی که کرکرر ساما۱۲ سر از رویاهای بیقرار خود برداشت، در یافت که در تختخوابش به حشره غول
آسائی تبدیل شده است. این سطر را که خواندم با | خودم فکر کردم که کسی را نمی شناسم که این گونه
بنوید. اگر می شناختم مدنها پیش نوشتن را آغاز کرده بودم.
بی درنگ نوشتن داستانهای کوتاه را شروع
کردم. آنها همه داستانهای روشنفکرانه اند چون بر امام نجر به ادبیام نوشته شده اند. هنوز ارتباطی میان
ادبیات و زندگی پیدا نکرده بودم. داستانها در ضمیمه ادبی
روزنامه ال اسپکتادرر، در بوکرنا، چاب می شد و در آن انت موفقینی نیز به چنگ آورد؛ احتمالا بدین دلیل که در
کلمیا کسی داستانهای روشنفکرانه نی نوشت.
در آن زمان تنها چیزهایی که نوشته می شد در باره زندگی
روستایی و اجتماع بود. وقتی که داستانهایم را نوشتم به من گفتند که از جویس تاثیر پذیرفته ام.
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
– در آن وقت آمار جویس را خوانده بودید؟
– نخوانده بودم. بنا بر این برلیس
۱۴را شروع کردم؛ تنها نسخه اسپانیایی مو جود
را. و بعدها، پس از آنکه پولیس را به زبان انگلیسی و ترجمه بسیار خوب آن را به زبان فرالمه خواندم، دریافتم
که آن ترجمه اسپانیایی بسیار بد بوده است. چیزی را که آموختم، چیزی که در نویسندگی آتی من بسیار
سودمند افتاد، شگرده گفتگوی درونی بود.
بعدها این نکته را در آثار ویرجینیا وولف نیز یافتم و شیوه اش را در
این کار بیش از جویس پسندیدم. هر چند بعدها پی بردم که منکر گفتگوی درونی نویسنده گمنام عصاکش
تورمی بوده است،
– از چه کسانی تأثیر گرفته اید؟
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دکانی که براستی مرا یاری دادند تا از نگرش روشنفکرانه نسبت به داستان کوتاه رهایی یا به نویسندگان
نسل گمشده امریکا بودند. در یافتم که ادیات آنها با زندگی ارتباطی دارد که داستانهای کوتاه من از آن بی بهره
است. سپس برایم اتفاقی رخ داد که با توجه به این نوع نگرشی بسیار با اهمیت بود.
در نهم آوریل ۱۹۴۸،
کتان۱۷ از رهبران سیاسی با گلوله کشته شد و مردم بوگوتا دیوانه وار به خیابانها ریختند. من در پانیون محل
اقامتم میخواستم ناهار بخورم که خبر را شنیدم.
بطرف آنجا در بدم اما کینان را در یک تاک گذاشته بودند و به
بیمارستان می بردند. هنگامی که به پانسیون برکنم خیابانها انباشته از مردمی بود که تظاهرات می کردند،
مغازه ها را غارت میکردند و ساختمانها را به آتش میکشیدند. من بدانها پیوستم.
بعد از ظهر و شب آن روز بود
که دریافتم در چه کشوری زندگی میکنم و داستانهای کوتاهم کمترین ارتباطی با آن ندارد. بعدها، که ناگزیر به
بارانکلاه در جزایر کارائیب، که دوران کودکی ام را در آنجا
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
گذرانده بودم برگشتم، پی بردم که آن نوع زندگی را از سر گذرانده ام و تمایلی به تصویر کردن آن پیدا کردم
در حدود سال ۱۹۵۰ یا ۱۹۵۱ رویداد دیگری بر تمایلات ادبی من تأثیر گذاشت.
مادرم از من خواست که
همراهش به آرکاتا کا، زادگاهم، بروم و خانه ای را که سالهای نخست زندگی ام را در آن گذرانده بودم
بفروشیم. هنگامی که به آنجا رسیدم تکان خوردم، زیرا که بیست و در سال از سنم میگذشت و از مشتہ
سالگی تا آن ونن آنجا را ندیده بودم. براستی چیزی تغییر نکرده بود؛
اماس کردم که بدان روستا نگاه نمیکنم
بلکه همانند خواندن کتابی کشوده نجر بهائی۔
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
میکردم. گویی آنچه را می دیلم نبلا نوشته شده بود، تنها کاری که کردم این بود که نشستم و آنچه را از پیش
وجود داشت و نیز آنچه را می خواندم نسخه برداری کردم.
همه چیز دست به دست هم داده بود تا آن خانه
ها، مردم، و خاطرات من به ادبیات راه یابند، یقین ندارم که در آن و نین آثار فاکتر را خوانده بودم، اما اکنون می
دانم که تنها شگردی همانند شگرد فاکنر به من توانایی بخشیده بود تا آنچه را می دیدم بنویسم.
فضا، زوال،
و گرمای روستا تقریبا ممان بود که در آثار ناکر احساس کرده بودم. آن منطقه کشتزار موزی بود که عده
بسیاری امریکایی از شرکتهای میوه در آن سکونت داشتند و بدان فضایی بخشیده بودند که در آثار نویسندگان
واعماق جنوبی بافته بودم.
منتقدان از تأثیر ادبی فاکنر بر آثار من سخن گفته اند اما به گمان من این تأثیر
چیزی بجز موارد نبوده است. من، همینقدر، مصالحی مشابه با مصالح ناکر بافته بودم تا با آن به همان کاری
دست بزنم که فاکنر دست زده بود.
دانلود کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
دانلود رایگان کتاب ساعت شوم – گابریل گارسیا مارکز
پس از بازگشت از سفر به آن روستا نخستین رمانم، تومان برگ، را نوشتم. آنچه براستی در آن سفر به آرکاتا
کا بر من گذشت این بود که دریافتم همه چیزهای دوران کودکی من ارزش ادبی داشته است.
از لحظه ای که
توفان برگ را تمام کردم پی بردم که می خواهم نویسنده باشم؛ که هیچ کسی نمی تواند مرا از این کار باز
دارد؛ که تنها کاری که باید بدان دست بزنم این است که سعی کنم بهترین نوینده جهان بشوم.
این موضوع به
سال ۱۹۵۳ بر می گردد اما تنها در سال ۱۹۶۷، پس از نوشتن پنج کتاب از هشت کتابم بود، که نخستین حق
التألیف به من پرداخت شد.
– به گمان شما این موضوع عادی است که نویسندگان جوان ارزشی دوران
و..
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.