نمایش
دانلود کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رمان زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رایگان کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن – دانلود رمان زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن – دانلود رایگان کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن – علم افشا
زندگینامه یک عشق
«رمان»
الکساندر ژردن ترجمه: ساسان تبسمی
زندگی واقعی کجاست؟ این سؤالی بود که از جوانی همیشه الکساندر ریویر را با دور انداختن احساسات
پررنگ و لعاب به سوی زنان می کشانید. عشق، فراتر از سرگرمی، چون افیونی نادر و مؤثر در کاهش بدبینی
وجد آور، همواره تنها بهانه قابل قبول او برای ادامه زندگی بود.
دانلود کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رمان زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رایگان کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
حس شدید انزجار از زاده شدن را، فقط تمایل شدیدش به جنس مخالف در او آرام می کرد! ریویر، اسیر لذت
جویی در شادمانی ظاهری، لذایذ را بر هم می انباشت و به دور و بر خود می پراکند. به همه چیز می خندید،
شاید می خواست به خود بقبولاند که زندگی آنقدرها هم غم انگیز نیست. اما عشق در سی و دو سالگی،
چون شکستی از قبل اعلام شده، باعث دردسر او بود. | تا مدتها احساسات همسرش ژن، او را گمراه می
کرد. سپس با برقراری روابط متعدد با دیگران، الکساندر متقاعد شده بود که
آرزوهای یک دختر، وقتی برآورده می شود که او انگیزه زندگی خود را بیابد. گویی امیال ژن و یا حتی کینه
هایش باعث پیری الکساندر می شدند، چون در لحظات محرومیت از ژن، با دست یابی به حق خود، به عنوان
یک مرد خود را مسئول نمی دانست. فقط یک هم خانه می تواند با اطلاع از ریزه کاریهای طرف مقابلش، به
خوبی سؤالات واقعی خود را مطرح کند و ریویر، در لحظه به لحظه هر گریز از برآوردن تمایلات شریک زندگی
اش، خود را قربانی سکتهای ناقص می دید.
دانلود کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رمان زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رایگان کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
الکساندر هفت سال به این امید بسته بود که ازدواج از او آدم بهتری بسازد. آرزو داشت خود را از خودخواهیها
بشوید و تا وقتی که تن به شناخت زوایای تاریک و مبهم شخصیت دشوار همسرش نداده است، از تکاپو باز
نایستد. با جلا دادن این حقیقت، امیدوار بود احساسات خویش را کشف کند، خود را از عادی ماندن مبرا سازد
و از محیط زندگی راحت و به دور از ماجرای تعلیم و تربیت و شغل پرملال معلمی، به سواحل گرم اقیانوسیه
یا به طور دقیق تر، به
جزایر «نوول-ابرید» بگریزد.
در سی و چند سالگی بود که ریویر دریافت عشق آنها که از ابتدا با سرعت و چابکی، جاده های ارض موعود را
در می نوردید، آهسته آهسته در منجلاب اعتبار از دست رفته اش فرو می رود، و نام او، الکساندر ریویر،
هرگز آنچنان که باید نشان و هویتی برای خوشبختی ژن نخواهد بود؟
دانلود کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رمان زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رایگان کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
در اثر هجوم عقده های سربسته، که لبخند را از او گرفته بودند، چهره الکساندر مثل جن زده ها گرفته و
نگاهش محو و مبهم بود. شبها با پیکر غایبش میان بازوان ژن، گویی از جسم خود مایه می گذاشت بی آنکه
واقعا و از صمیم دل تسلیم باشد. انگار نه انگار که در شروع زندگی مشترکشان، جهان جز آنچیزی بود که تا به
امروز شناخته و در آن زنده بودند، دنیایی که در آن نفسها قابل شمارش بود. وقتی که همه چیز معمولی شد،
عشق بازی همراه با تحقیر، آخرین نیشی بود که تا بن دندان و با نهایت ناخوشایندی بر جسم خود فرو می
برد تا به خود ثابت کند که مرد نباید حقارت انگیز باشد.
همجواری و این چنین دوری! بی تفاوتی و کندی در قبول اجباری وظایف زناشویی هر روز بیش از پیش قلب
شوهر را میشکافت. برای او زجرآور بود که زن جوانش را تا این حد خونسرد و غایب، و بی تفاوت و دست
نیافتنی ببیند.
دانلود کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رمان زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رایگان کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
به محض آنکه الکساندر از عشق سخن می گفت، ژن با استهزاء به شمارش عیوب وی می پرداخت و مترصد کشف مقاصد
نادرست مخاطبش، گوش را می بست و چون سدی بر سر راهش می ایستاد. گویی او را حیوانی ذبح شده
می دید که دیگر هیچ حقى نداشت. هر بار که الکساندر سعی می کرد سکوت دیرپای دو طرفه را، نه به خاطر
او بلکه برای ارضای امیال خود، با کلمات محبت آمیز و قول و قرارهای تکراری و بی تأثیر بشکند، با چنان
نگاه سرد و ناباوری مواجه می شد که خود به خود سکوت را انتخاب می کرد، که کاری عاقلانه بود. در مقابل
دیواری که ژن بدین شکل پیش روی او میکشید، چاره ای جز عقب نشینی نداشت.
ژن دیگر به گرمای بوسه های او اطمینان نداشت، یأس و ناامیدی از الکساندر، وجودش را خشک و منجمد
کرده بود. |
اندکی بعد از ورودشان به سواحل آبی اقیانوسیه، در پور-ویلا»، یکی از قصبه های سبز و خرم جزایر «نوول
سابرید»، ژن در رطوبت و هوای مه آلود این مجمع الجزایر، چنان خود را تنها یافت که تنفس در جوار الکساندر
برایش تقریبا غیر ممکن مینمود. در این بهشت برین و غرق در گلهای رنگارنگ، چطور می توانست گوش
شنوایی برای فریاد زدن غم خود پیدا کند؟ غریبه بودن!
دانلود کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رمان زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رایگان کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
حتی درختان با شکوه و سبز استوایی و مرجانهای رنگین و باعظمت دریا و امواج خروشان و نیلگون اقیانوس،
که هر یک به تنهایی قادرند مرمتگر غامض ترین مشکلات میان دو نفر باشند، برای ژن غمگین و دلزده، اختناق
در جوار همسر را به ارمغان داشتند؟
گویی خنده طاقت فرساترین کنش ممکن میان آن دو بود. برای آن دو شادی واقعی در زمانهایی بس دور، جا
مانده بود. ضرباهنگ فرحانگیز طبلهای بومیان به جای آنکه آفریننده رقصهای فریبنده و هیجان انگیز باشد، به
ضربات چکشی که بر مغز ژن فرود می آمد شباهت داشت. آن دو دیگر حرفی برای گفتن به یکدیگر نداشتند؛
ناامید از هم، در انتظار فرا رسیدن ننگ بی حرمتی و افشای بی تفاوتی نسبت به یکدیگر بودند. علی رغم
کوششی که زن جوان گهگاه برای ابراز مختصری عاطفه به شوهر می کرد، نگاههایش نمی توانست پنهان
کننده سرمای قلب او باشد. پس طبیعی بود که لحظه به لحظه جوش و خروش و شور و هیجان الکساندر
بیشتر و بیشتر رنگ ببازد و مقاصد خوب و بدش در سایه ای سیاه قرار بگیرد و افکارش را به یأس و حرمان
بکشاند.
دانلود کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
بعضی شبها الکساندر امید داشت که هنوز مورد تفقد ظریف ترین خاطرات گذشته شیرین و عاشقانه شان
قرار گیرد؛ اما این آرزوهای ماندگار و کودکانه، به ذهن و قلب او محدود می ماند و به همان سرعت پایان می
گرفت.
سر شام، یکی دو جواب تند کافی بود که کار را به جای باریک بکشاند و هوس مکالمه را در آن دو از بین ببرد.
بی توجهی ژن
گویای آن بود که از صرف غذا در کنار او لذتی نمی برد.
دانلود کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رمان زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رایگان کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
الکساندر نیز با چشم پوشی از دسر، تصحیح اوراق و تکالیف شاگردانش را بهانه میکرد و از سر میز برمی
خاست و با این عذر معقول ولی
نه چندان ضروری، می رفت تا مابقی شب را در اتاقک کوچکش، در بالاخانه ای چوبی و بی پیرایه که رایحه
درختان سندل فضایش را پر میکرد سر کند: میان انبوهی از اشیاء ریز و درشت متعلق به قرن گذشته و چند
مبل و صندلی زهوار دررفته، پشت میز کاری از چوب ماهون «بورنئوهای فرسوده. و آنجا به دور از تلاطم
بگومگوهای زناشویی، در پناه شبی بنفش رنگ، تحت تأثیر بادهای پرفشار و لطیف بی سامان گرمسیری که
صورتش را نوازش میدادند، به چند ساعتی رخوت اعصاب و بی خودی دست یابد.
از پنجره و بالکن کوچک اتاقک، خیابان مارپیچ «لاپروز»، با تمام عظمت درختان سر به فلک کشیده نارگیل، تا
نقاطی از تپه محله استرالیایی ها و کاخ دادگستری فرانسه انگلیس»، گسترده بود. خاندان ریویر از دو نسل
قبل در طرف زوج این خیابان سکونت داشتند. در یکی از خانه های هم شکل و موزونی که در سال ۱۹۲۰،
همزمان با هجوم بورس بازان آمریکایی برای تجارت نارگیل از یک طرف و بازرگانان اروپایی به قصد داد و ستد
مرجان از طرف دیگر، توسط معمار دؤلاره ساخته شده بود. آمدن آنان باعث رفاه و رونق زندگی اهالی «نوول-
ابریده شده بود.
حالا دیگر از آن روزها خبری نبود و به جای آن دوران پرهیاهو، سکوت و آرامش حاکم بر محیط، صدای امواج
اقیانوسی نه چندان دور را نیز به گوش می رساند.
دانلود کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رمان زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رایگان کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
الکساندر در این ساعات، بدترین
حالات ممکن را داشت، آرنج را بر دفترچه های دیکته پر غلط شاگردان می فشرد و از ناتوانی اش در گشودن
عقده های انباشته در درون ژن، رنج می برد. نگاهش را به خانه های دوردست می دوخت که از آنها، فقط
شبح پشه بندهای سفید، و شاید زوجی خوشبخت تر را می دید که در آن به خواب آرام رفته بودند. حسرت
درونش را با سنگینی مدهوش کننده مشروبات محلی در می آمیخت
و فرو می خورد. جرعه های کوچک «کاوا»، به او مجال می داد تا افکار تاریکش را، در فراموشی عمیق و
کاذب، با سیاهی آسمان درآمیزد و چند ساعتی آرامش یابد. الکساندر به این وسیله خود را از غم وجود ناچیز
و کم ارزش خود نجات می بخشید. او هیچ شده بود!… هیچ، چون چهل هزار شوهر بی لیاقت ابریدی که هر
روز قادرند دل زنی را بشکنند و با دزدیدن لذایذ از جسم او، با خساست بسیار، به جای پاداش و قدرشناسی،
پشیزی هم نپردازند!
ریویر در صحنه عشق، خود را چون هنرپیشه ای می دید که مورد سو تمسخر تماشاچیان قرار گرفته باشد، و
از همه چیز بیزار می شد. احساس میکرد حقا سزاوار این بدبختی که به سرنوشتش
گره خورده بود نیست. افسردگی و اندوه، انسجام روحی اش را تهدید می کرد.
دانلود کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رمان زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
دانلود رایگان کتاب زندگینامه یک عشق – الکساندر ژردن
وقتی هم که ندرتا، حتی برای لحظاتی کوتاه، فوق العاده خوشحال و با نشاط بود، همیشه این احساس را
داشت که آخرین سهم خود از آرامش را دریافت می کند، سهمی بسیار کوچک از خوشبختی، که در مقایسه
با برادر دوقلویش اوکتاو که در کامیابی
غرق بود، قابل برابری نمی توانست باشد. این نکته از ابتدای تولد آنها همیشه مشهود بود. اوکتاو در نظر
همه محبوب تر بود. با عکس العملهای طبیعی اش همه را مجذوب می کرد. هم به راحتی جلب نظر می
کرد، هم شخصیتی به مراتب بارزتر و رفتاری سنگین تر و آرام تر از الکساندر داشت، الکساندری که در جوار این
و..
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.