نمایش
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز – دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز – علم افشا
داستان دو شهر
چارلز دیکنز
ابراهیم یونسی
در یکی از نخستین فصول بلیک هاوس چنین آمده است: «این هم حقیقتی است تلخ که حتی اشخاص بزرگ
نیز اقوام تنگدست دارند. و حقیقت این است
که این مرد بزرگ نیز جز اقوام تهیدست چیزی در جهان نداشت، آن هم در روزگاری که برخلاف عصر حاضر
موقعیت اجتماعی خانواده و سوابق آن تعیین کنند؛ وضع اجتماعی طفل بود.
پدرش در اتاق خدمتگاران یکی از خانواده های بزرگ آن روز پرورش یافت، و شاید همین امر است که دیکنز را
نسبت به طبقه اشراف که هیئت حاکمه آن روز از میانشان برمی خاست و همچنین نسبت به حمایتشان
بدبین می سازد.
پدربزرگش، ویلیام دیکنز، فراش بود و پس از ازدواج با الیزابت بال، | خدمتگار لیدی «بلند فورد»، در «کروهال»
به پیشکاری «جان کرو» رسید که از چستر به وکالت پارلمان انتخاب شده بود. این زوج دو پسر داشتند به نام
ویلیام و جان که در سال فوت پدر (۱۷۸۵) دیده به جهان گشود. بیوه ویلیام دیکنز سی و پنج سال در گروهال در
خدمت خانواده بود. در سال ۱۸۲۰ که به سن تقاعد رسید، در منزلی واقع در اکسفورد استریت مسکن گزید؛
در اینجا کودکان اغلب از أو دیدن می کردند و او نیز قصه های دلکشی را برایشان نقل می کرد – یکی از این
کودکان، نوه اش چارلز بود که بعدها خاطره این عاقله زن را در بلیک هاوس، در قیافه خانم رأنسول، خانه دار
چسنی ولد جاوید ساخت.
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
خانواده کرو به پسران خانم دیکنز علاقه مند بودند و به تعلیم و تربیتشان همت گماشتند، و سرانجام ویلیام را
در جایی به کار گماردند و از طریق دوست
خود، آقای کانینگ شغلی در کارپردازی بحریه برای جان دست و پا کردند، و بدینسان جان دیکنز با درآمد
سالیانه ای به مبلغ ۷۰ لیره به خدمت حکومت درآمد. در همان سال که جان دیکنز به خدمت دولت درآمید،
(۱۸۰۵) جوان دیگری به نام «تامس کالیفورد بارو با استفاده از نفوذ پدرش چارلز بارو که ناظر مالی اداره
کارپردازی بود در همان اداره به کار اشتغال ورزید. جان و کالیفورد با هم دوست شدند و جان دیکنز از طریق او
به خانواده بارو معرفی شد و با مرور زمان دل در گرو عشق خواهر دوست خود، الیزابت، بست و در ۱۸۰۹ با
وی ازدواج نمود. از ظواهر امر چنین برمی آید که خانواده بارو به اتکای وابستگی دوری که با «سرجان بارو ای
معروف داشتند این وصلت را به دیده موافق نمینگریستند و وصلت با پسر کلفت را دون شأن خویش می
دانستند و از همین جاست که سالها بعد هنگامی که چارلز دیکنز ازدواج خویش را به اطلاع این دایی رسانید
نامبرده در جواب اظهار تأسف کرد از اینکه وابستگی های خانوادگی مانع از آن است که عروس و داماد را در
خانه خویش بپذیرد.
جان دیکنز هنگامی که در «لند پرت با الیزابت ازدواج کرد سالیانه ۲۰۰ لیره درآمد داشت. این دو، صاحب دو
فرزند شدند: دختری به نام فانی (۱۸۱۰) و پسری به نام چارلز (۱۸۱۲)، که هر دو در کلیسای سنت مری»
پرت سی، غسل تعمید یافتند
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
درباره جان دیکنز و أحوال شخصی او گزارش جامع و دقیقی در دست نیست؛ از لحاظ درآمد وضعش بد نبودن
گیر و گرفت کار را در خمیر و سرشت خود او باید جستجو نمود. یکی از زنان دوست خانواده از او به عنوان آدم
خوشپزی یاد می کند که خوب می پوشید و همیشه به خانم هایی که از زنجیر ساعتش آویخته بود ور
میرفت. چارلز بعدها، به لحنی بسیار محبت آمیز، لحنی که هرگز شامل مادرش نشد، از وی سخن می دارد،
ولی اغلب از دست ناراحتیها و گرفتاری های مالی او می نالد – زیرا جان دیکنز به ظاهر آدمی است بی
مسلک که در مسائل مالی درک و شعور چندانی ندارد، اما بدیهی است با تصویری هم که تحت نام آقای
«میکابر» در «دیوید کاپرفیلد» از وی به دست داده شده است کاملا منطبق نیست چون به جرأت می توان ادعا
کرد که جان دیکنز همه معایب آقای میکابر را نداشت و مانند پدر «نل» در Old Curiosity Shop آدمی قمارباز
نبود، بیشتر پولش را صرف خرید مشروبات گرانقیمت مینمود، و قضیه ای هم که او را به زندان «پرت سی»
افکند بدهیی بود که به یک مشروب فروش داشت، هرچند ماهیت این امر به درستی معلوم نیست. به
هرحال، لحظه ای در زندگی چارلز وجود نداشت که در خانواده صحبت گرفتاری و ناراحتی مالی نباشد و لحظه
ای نبود که به آینده خویش امیدوار باشد، و شاید یاد همین روزها بود که بعدها او را بر آن داشت که به هر
قیمت که هست آینده محکم و قابل اعتمادی برای خود تأمین کند.
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
کارمندان کارپردازی بحریه محل و مأوای ثابت و معینی نداشتند و همیشه در معرض نقل و انتقال بودند. در
سال ۱۸۱۴ جان دیکنز به سامرست هاوس منتقل شد و با زن و فرزندان خویش در خانه شماره ۱۰ خیابان نو
فوک در حوالی بیمارستان میدل اسکس مسکن گزید. در ۱۸۱۷ به چاتهام انتقال یافت و در محلی موسوم به
شماره ۱۱» أردنانس، بین چاتهام و رو چستر اقامت گزید و تا سال ۱۸۲۱ در آنجا ماند.
خانم آلن خواهر بیوۀ خانم دیکنز با آنان می زیست و در مخارج خانه شرکت مینمود اما این خانم در حوالی سال
۱۸۲۱ با یکی از جراحان بیمارستان، به نام
لامرت» که تصور می رود همان دکتر «سلامرای باشد که در نامه های پیک و یک از او یاد شده است، ازدواج
کرد. این ماجرا طبعا درآمد خانواده را تقلیل داد و آقای دیکنز ناگزیر گردید با زن و پنج فرزندش به ساختمان
محقر تری نقل مکان |
کند
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
زمانی که چارلز هشت ساله بود درآمد سالانه خانواده در حدود ۳۵۰ لیره یا مبلغی معادل ۷۰۰ لیره امروز بود.
چارلز و خواهرش فانی در چاتهام به مدرسه می رفتند، پرستارشان مری ولرا می گوید که چارلز کرم کتاب بود
و در اوقات فراغتی که داشت آنی کتاب را از دست نمی نهاد. در همین اوان، جان دیکنز به رغم بی پولی و
گرفتاری مالی که داشت چند مجلد کتاب ارزانقیمت خرید، از آن جمله رودریک راندم، پرگراین پیکل، همفری
کلینکر، تام جونز، کشیش ویکفیلد، رابینسن کروزوئه، هزار و یک شب و… دون کیشوت.
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
أما باید گفت که
ترجمه اسمولت از ژیل بلاس بود که در دنیای داستان های پیکارسک را به روی دیکنز گشود. دیکنز داستان
دوستی خویش را با این میهمانان عزیز در یکی از بخش های دیوید کاپرفیلد به تفصیل شرح می دهد و می
گوید: «این دوستان تخیل و امیدم را در قلمروی ورای زمانی و مکانی که در آن می زیستم زنده نگه می
داشتند، اینان در این دوران سختی مایه تسکین و تسلای خاطرم بودند… به مدت یک هفته تمام خویشتن را
تام جونز می پنداشتم و خاطره رو در یک راندم به مدت یک ماه تمام لا ینقطع ذهنم را به خود مشغول می
داشت.» بعدها نیز هر وقت به این کتاب ها می اندیشید، صحنه جالبی در پیش روی دیده باطنش جان می
گرفت و بر می خاست – صحنه ای از بعد از ظهری تابستانی: «کودکان دیگر در حیاط کلیسا بازی می کردند و
من روی تختخوابم نشسته بودم و می خواندم، تو گویی تا ابد خواهم خواند… و همین خواندن ها بود که در
دنیای بیکرانی از ماجرا و تخیل را به روی این کودک حساس گشود.
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
در این روزگار اغلب با کشتی کارپردازی بحریه بین مذری و شیرنس سفر می کرد، این همان کشتی
محکومینی است که در آرزوهای بزرگ از آن سخن می دارد. از بهترین خاطرات این ایام، مدرسه ویلیام جایلز
است که شاگردان آن از برادران و خواهران جایلز و کودکان تعدادی از صاحب منصبان بحریه تشکیل می شد.
جایلز که از معلمان درس خوانده و اکسفورد دیده بود به زودی با استعدادهای این کودک آشنا شد و با علاقه
بسیار به تقویتشان همت گماشت و خاصه غنا و لطف و خلوص زبان گلداسمیت را به وی خاطرنشان ساخت،
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
و هنگامی که در سال ۱۸۲۳ از وی جدا شد یک دوره از مجلدات مجله «Bee
زنبوره حاوی مقالات گلداسمیث را به عنوان یادگاری به او هدیه کرد، و شاید همین مقالات بود که بعدها دیکنز
را به نگارش مطالب متنوعی از قبیل «ساعت آقای همفری» و «صحبت های خانگی، تشویق نمود. اغلب
می گفت که این زنبورها، گذشته را به یاد او می آورده و موجب می شده اند با خود بیندیشد که
آیا روزی هم فراخواهد رسید که او نیز زنبورانی ساخته و پرداخته فکر خویش را | به پرواز در آورد و صدایشان
را به گوش جهانیان برساند؟
باری، در زمستان ۱۸۲۲ – ۲۳ جان دیکنز مجددا با همان حقوق به سامرست هاوس منتقل شد؛ پیش از
عزیمت به محل مأموریت جدید با آقای جایلز قرار گذاشت که چارلز کما فی السابق در نزد او بماند و به تحصیل
ادامه دهد… طی اقامت در چاتهام، چارلز همچنان که سرشت هر پسر بچه ای است با کلیه سوراخ سنبه
های روچستر آشنا شد و به هر کنج و گوشه آن سر کشید و همین امر بر زندگی بعد او قویا اثر گذاشت، چه
همان گونه که می بینیم روچستر نخستین محلی است که در نخستین فصول پیک ویک از آن نام می برد و در
آخرین فصول راز ادوین درود که اثر ناتمام او است از آن یاد می کند.
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
به هر حال، خانواده جان دیکنز به لندن آمد و در حوالی شهر در خانه شماره | ۱۶ خیابان بایهام، کامدن تاون،
اقامت گزید. جیمز لامرت نیز که در ارتش نام نویسی کرده و منتظر ارجاع شغل بود با آنان به لندن آمد .
همچنین کلفتی که از نوانخانه گرفته بودند و بعدها در Old Curiosity Shop نام مار شیونس به خود گرفت.
چارلز در ۱۸۲۳ مدرسه جایلز را ترک گفت و به خانه واقع در خیابان با یهام آمد. در اینجا آینده شومی در
انتظارش بود؛ دیگر از درس و درس خواندن خبری نبود، ناگزیر بود در انجام کارهای خانه کمک کند، کفشها را
واکس و لباس ها را برس بزند. امید داشت باز به مدرسه برود، ولی به نظر می رسید کسی را پروای او
نیست و کسی حاضر نیست مخارج تحصیلش را بپردازد…
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
در اینجا نیز با تمام سوراخ سنبه های محل آشنا شد و تمام این حوالی و حدود را در آثار بعدی خویش منعکس
ساخت: باب کراچیت در کامدن تاون می زیست: جمیما او انزا و تامی تریدلز با آقای میکابر در همین محل
زندگی می کردند…
جیمز لامرت اغلب او را با قایق به این سو و آن سو می برد و چنارلز از این مسافرت ها لذت وافر بهره بر می
گرفت، اما فقری که بر خانواده مسایه افکنده بود
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
این خوشی ها را پاک منغص می ساخت. در ۱۸۲۳ خانم دیکنز که می خواست از راه باز کردن مدرسه ای
پولدار شود خانه ای در خیابان و گاوره اجاره کرد و پلاک برنجینی بر سر در آن نصب کرد: «مؤسسۀ تربیتی
خانم دیکنز» که همان مدرسه دخترانه ای است که خانم میکابر تأسیس کرد که به کسی در آن نامی نوشت و
نه پولی از آن عاید شد. وضع مالی خانواده چنان به وخامت گرایید که حتی کتابخانه گرامی نیز از اثرات آن
برکنار نماند، و چارلز کوچولو هر روز چیزی را | زیر بغل می زد و نزد «گروگیره می برد و در ازاء آن چیزی می
گرفت و برای شاگرد مغازه أمم و ضمیر لاتینی مصرف می کرد. سرانجام بدی وضع خانواده به درجه ای رسید
که هر آن احتمال می رفت جان دیکنز به زندان بدهکاران بیفتد. در این حال بود که سر و کله جیمز لامرت، با
پیشنهاد کار برای چارلز، پیدا شد. | جیمز لامرت از خدمت نظام چشم پوشیده و با شرکت برادرش کارخانه |
واکس سازی وارنر را اداره می کرد.
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
وقتی که گفت حاضر است در ازاء هفته ای شمش یا هفت شیلینگ چارلز را به کار گمارد
خانم دیکنز از
خوشحالی سر از پا | شناخت و پیشنهاد را قاپید و حتی جان دیکنز نیز که مشتاق بود
چارلز به تحصیل ادامه
دهد وضع را به حدی دشوار یافت که ناگزیر بر رغم تمایل خویش موافقت کرد.
وارد آمدن این ضربه مقارن با
دوازدهمین سالروز تولد چارلز بود (۱۸۲۴). آن روزها کودکان بسیاری در کارگاه ها کار می کردند و شاید جیمز
الأمرت نیز در طرح این پیشنهاد نظر سویی نداشت و می خواست
به این وسیله به خانواده چارلز کمک کند، و
حتی وعده می داد که وسایلی فراهم خواهد ساخت که چارلز ضمن
کار بتواند به تحصیلات خود ادامه دهد
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
ولی این واقعه
برای چارلز که با استعدادهای خویش آشنا بود، ضربه ای مهلک و مرگبار بود
. می گوید احساس می کرد که
همه او را از خود رانده و طرد کرده اند، و بدتر از هر چیز این بود که می دید پدر و مادرش خوشحالند
از اینکه او
را از سر باز کرده و به بدبختی و بیچارگی افکنده اند و می افزاید که حتی اگر مدرسه متوسطه
را هم گذرانده
و در مسابقه ورود به کمبریج توفیق حاصل کرده بودم این قدر ابراز شادی و خوشحالی نمی کردند!
یاد این ایام
تا آخرین دم حیات با دیکنز بود
غم و درد و خفت ناشی از این وضع آنچنان با سرشتم عجین شده است که حتی
اکنون هم که در اوج شهرت
هستم و در سنتهای راحت زندگی میکنم اغلب مواقعی که در خود فرو می روم
فراموش می کنم که زن و
فرزندانی عزیز دارم، یا اینکه به مردی رسیدهام – اغلب افکارم آواره می شود
و سر به جانب آن روزگار تیره و
غمبار می نهد.»
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دو هفته پس از اینکه چارلز خردسال به مزدوری رفت ضربه ای که خانواده مدت ها انتظارش
را می کشید فرود
آمد و جان دیکنز به خاطر چهل لیره بدهیی که داشت به زندان «مارشال سی» افتاد.
مایملکش جمع به ده
تیره ارزیابی شد و چارلز در حالی که لباس های پدر را بر دوش و ساعت او را در جیب داشت
به نزد مقو می در
حوالی راوبلیسک» رفت تا آنها را تقویم کند. خانم دیکنز مدتی کوشید تا با گرو گذاشتن
سنجاق سینه یا
قاشق نقره ای که باقی مانده بود، خانواده را اداره کند، اما سرانجام ترک مقاومت گفت
و به اتفاق کودکان به
زندان رفت و در جوار شوهرش مسکن گزید. خدمتگاری که با آنها به زندان رفته بود،
می گوید که اتاقی دم در
زندان داشتند و وضع کودکان در زندان به مراتب بهتر از روزگار آزادی آقای دیکنز بود.
دانلود کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
دانلود رایگان کتاب داستان دوشهر – چارلز دیکنز
اما چارلز در این سفر با آنان همراه نبود. او همچنان در کارخانه واکس سازی در ازاء روزی یک شیلینگ، مزد کار
می کرد، و در لیتل کالج استریت، کامدن تاون، در خانه زنی به نام خانم رویلانس اقامت داشت که تصویری از او
را تحت نام خانم پیپ چین در کتاب «دامبی و پسر به دست می دهد. صبحانه و شام را در
و..
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.