نمایش
دانلود کامل کتاب داش آکل
دانلود رایگان رمان داش آکل
دانلود رمان داش آکل
دانلود رایگان کتاب داش آکل pdf
دانلود رایگان pdf کتاب داش آکل نوشته صادق هدایت
دانلود کامل کتاب داش آکل – دانلود رایگان رمان داش آکل – دانلود رمان داش آکل – دانلود رایگان کتاب داش آکل pdf – دانلود رایگان pdf کتاب داش آکل نوشته صادق هدایت
داش آکل
صادق هدایت
همه اهل شیراز میدانستند که داش آکل و کاکا رستم سایه یکدیگر را با تیر میزدند . یکروز داش آکل روی
سکوی قهوه خانه دو میل چندک زده بود ، همانجا که پا توغ قدیمیش بود . قفس کرکی که رویش شله سرخ کشیده
بود ، پهلویش گذاشته بود و با سرانگشتش یخ را دور کاسه آبی میگردانید . ناگاه کاکارستم از در درآمد ، نگاه
تحقیر آمیزی باو انداخت و همینطور که دستش بر شالش بود رفت روی سکوی مقابل نشست . بعد رو کرد به
شاکرد قهوه چی و گفت :
” به به بچه ، یه یه چای بیار ببینیم . “
دانلود کامل کتاب داش آکل
دانلود رایگان رمان داش آکل
دانلود رمان داش آکل
دانلود رایگان کتاب داش آکل pdf
دانلود رایگان pdf کتاب داش آکل نوشته صادق هدایت
داش آکل نگاه پرمعنی بشاگرد قهوه چی انداخت ، بطوریکه او ماستها را کیسه کرد و فرمان کاکا را نشنیده
گرفت . استکانها را از جام برنجی در میآورد و در سطل آب فرو میبرد ، بعد یکی یکی خیلی آهسته آنها را خشک
میکرد . از مالش حوله دور شیشه استکان صدای غژ غژ بلند شد .
کاکا رستم از این بی اعتنائی خشمگین شد ، دوباره داد زد : ” مه مه مگه کری ! به به تو هستم؟ ! ”
شاگرد قهوه چی با لبخند مردد به داش آکل نگاه کرد و کاکا رستم از مابین دندانهایش گفت :
” ار – وای شک کمشان ، آنهائی که ق ق قپی پا میشند اگ لولوطی هستند ا ا امشب میآیند ، دست و په په
پنجه نرم میک کنند !”
دانلود کامل کتاب داش آکل
دانلود رایگان رمان داش آکل
دانلود رمان داش آکل
دانلود رایگان کتاب داش آکل pdf
دانلود رایگان pdf کتاب داش آکل نوشته صادق هدایت
داش آکل همینطور که یخ را دور کاسه می گردانید و زیر چشمی وضعیت را میپائید خنده گستاخی کرد که
یک رج دندانهای سفید محکم از زیر سبیل حنا بسته او برق زد و گفت :
” بیغیرتها رجز میخوانند ، آنوقت معلوم میشود رستم صولت وافندی پیزی کیست . ”
همه زدند زیر خنده ، نه اینکه به گرفتن زبان کاکا رستم خندیدند، چون میدانستند که او زبانش می گیرد،
ولی داش آکل در شهر مثل گاو پیشا نی سفید سرشناس بود و هیچ لوطی پیدا نمیشد که ضرب شستش را
نچشیده باشد ، هر شب وقتیکه توی خانه ملا اسحق یهودی یک بطر عرق دو آتشه را سر می کشید و دم محله
دانلود کامل کتاب داش آکل
دانلود رایگان رمان داش آکل
دانلود رمان داش آکل
دانلود رایگان کتاب داش آکل pdf
دانلود رایگان pdf کتاب داش آکل نوشته صادق هدایت
سر دزک میایستاد، کا کا رستم که سهل بود ، اگر جدش هم میآمد لنگ میانداخت . خود کاکا هم میدانست که مرد
میدان و حریف داش آکل نیست ، چون دو بار از دست او زخم خورده بود و سه چهار بار هم روی سینه اش
نشسته بود . بخت برگشته چند شب پیش کاکا رستم میدان را خالی دیده بود و گرد و خاک میکرد . داش آکل مثل
دانلود کامل کتاب داش آکل
دانلود رایگان رمان داش آکل
دانلود رمان داش آکل
دانلود رایگان کتاب داش آکل pdf
دانلود رایگان pdf کتاب داش آکل نوشته صادق هدایت
اجل معلق سر رسید و یکمشت متلک بارش کرده ، باو گفته بود :
” کاکا ، مردت خانه نیست . معلوم میشه که یک بست فور بیشتر کشیدی ، خوب شنگلت کرده . میدانی
چییه، این بی غیرت بازیها ، این دون بازیها را کنار بگذار ، خودت را زده ای به لاتی ، خجالت هم نمیکشی ؟ اینهم
یکجور گدائی است که پیشه خودت کرده ای . هر شبه خدا جلو راه مردم را میگیری ؟ به پوریای ولی قسم اگر دو
مرتبه بد مستی کردی سبیلت را دود میدهم . با برگه همین قمه دو نیمت می کنم. “…..
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.