نمایش

دانلود رمان نازنین نوشته فیودور داستایفسکی

کتاب رمان «نازنین و بوبوک» اثر «داستایوسکی»

دانلود رایگان «نازنین و بوبوک» داستایوسکی

دانلود کتاب‌های فئودور داستایوفسکی

کتاب داستان PDF نازنین و بوبوک نویسنده داستایوفسکی

دانلود رمان نازنین نوشته فیودور داستایفسکی – کتاب رمان  «نازنین و بوبوک» اثر «داستایوسکی» – دانلود رایگان «نازنین و بوبوک» داستایوسکی – دانلود کتاب‌های فئودور داستایوفسکی – کتاب داستان PDF نازنین و بوبوک نویسنده داستایوفسکی

نازنین
نویسنده : فئودور داستایوسکی
معمولی فقط به نوشتن حکایتی اکتفا میکنم! « خاطرات روزانه » از خوانندگان حکایتم پوزش میخواهم که این بار ، بجای
و حقیقتاً در حدود یکماه مشغول تهیه ی این داستان بوده ام. در هر حال از خوانندگان تمنای گذشت دارم.

حالا مختصری
درباره ی خود داستان بگویم. این داستان را خیالی نامیده ام و حال آنکه شخصاً معتقدم که حقیقت واقع است ، ولی از
طرف دیگر واقعاً خیالی هم هست ، مخصوصاً شکل حکایت تخیلی می باشد. به این دلیل لازم می بینم که بدواً راجع به آن
توضیحی بدهم.

این قطعه ، نه داستان است و نه یادداشت روزانه. مردی را در نظر مجسم کنید که نعش زنش که چند ساعت قبل
خودکشی کرده ، یعنی خود را از پنجره پرت کرده است ،

دانلود رمان نازنین نوشته فیودور داستایفسکی

کتاب رمان «نازنین و بوبوک» اثر «داستایوسکی»

دانلود رایگان «نازنین و بوبوک» داستایوسکی

دانلود کتاب‌های فئودور داستایوفسکی

کتاب داستان PDF نازنین و بوبوک نویسنده داستایوفسکی

برابرش روی میز قرار داشته باشد. این مرد ، سراسیمه و
متوحش است و هنوز نتوانسته است که افکارش را جمع کند و در یک نقطه تمرکز دهد.
این شخص از آن دسته مردم هذیان بافی است که با خودشان حرف میزنند و به این ترتیب با خودش صحبت میکند ،
مطلب را از اول برای خودش تعریف میکند و بسیار میکوشد تا برای خودش توضیح بدهد و روشن بشود.

گاهی با اینکه از
مطلب گفته شده ، نتیجه ی صحیح میگیرد ، باز چندین بار کلام خود را می برد و بر خود چه از جنبه ی منطقی و عقلی و
چه از جنبه ی احساسی اعتراض میکند ؛ خود را تبرئه میکند و در همان لحظه نیز متهم مینماید و غالباً به توضیحات زائد
می پردازد: هم خشونت فکری و قلبی در او وجود دارد و هم احساساتی بسیار عمیق و لطیف.

اندک اندک موضوع را برای
خودش روشن میکند و افکارش را در یک نقطه تمرکز میدهد. اجباراً یک رشته از خاطراتش بیدار میشوند و بالاخره او را
به وضعی اجتناب ناپذیر به سوی حقیقت رهبری میکنند:

دانلود رمان نازنین نوشته فیودور داستایفسکی

کتاب رمان «نازنین و بوبوک» اثر «داستایوسکی»

دانلود رایگان «نازنین و بوبوک» داستایوسکی

دانلود کتاب‌های فئودور داستایوفسکی

کتاب داستان PDF نازنین و بوبوک نویسنده داستایوفسکی

و حقیقت ، ناگزیر خرد و دل را روشن میکند. در پایان مطلب ،
غفلتاً لحن صدای خود را در موقع داستان گفتن تغییر داد و آن طریقه ی تند و آشفته ی اول بار را ترک کرد. بالاخره
حقیقت ، چهره ی خودش را به این مرد بدبخت آشکارا نشان داد: و یا اقلاً او عقیده داشت که اینطور میفهمد.

این بود موضوع داستان. البته زمان داستانسرایی با بریده شدنهای ضمن بیان چند ساعتی طول میکشد. شکل داستان و
طرز بیانش بسیار آشفته است: یعنی او گاهی با خودش حرف میزند ، گاهی به جانب یک مخاطب نامرئی که گویی قاضی
اوست متوجه میشود.

اگر یکنفر تندنویس همه ی کلمات و اشارات او را عیناً می نوشت و علامت میگذاشت و من آنها را
نقل میکردم ، آن وقت این داستان چنین نبود که فعلاً هست ، بلکه غیرمنظم و توخالی میشد. ولی در هر حال معتقدم که
از نظر روانشناسی ، انتظام قضیه به همان ترتیبی که در فکر آن مرد گذشته است ، در این داستان نیز نقل میشود.

دانلود رمان نازنین نوشته فیودور داستایفسکی

کتاب رمان «نازنین و بوبوک» اثر «داستایوسکی»

دانلود رایگان «نازنین و بوبوک» داستایوسکی

دانلود کتاب‌های فئودور داستایوفسکی

کتاب داستان PDF نازنین و بوبوک نویسنده داستایوفسکی

تصوراینکه یکنفر تندنویس کلیه ی کلمات آن مرد را بر روی کاغذ آورده باشد (و اینکه من همان علامتها و نوشته های
تندنویس مفروض را به شکل داستانی کرده ام) همان تصوری است که باعث شده است این داستان را خیالی بنامم.

آخرین روز یکنفر محکوم » این سبک هنری برای بیان مفهوم ، در حقیقت چیز تازه ای نیست. ویکتور هوگو نیز در کتاب
همین سبک را به کار برده است. ولی هوگو از یکنفر تندنویس چیزی نمیگوید ، اما امر غیربدیهی و بسیار « به مرگ
مهمتری را پیش میکشد. به این طریق فرض میکند ، مردی که به مرگ محکوم شده است ،

دانلود رمان نازنین نوشته فیودور داستایفسکی

کتاب رمان «نازنین و بوبوک» اثر «داستایوسکی»

دانلود رایگان «نازنین و بوبوک» داستایوسکی

دانلود کتاب‌های فئودور داستایوفسکی

کتاب داستان PDF نازنین و بوبوک نویسنده داستایوفسکی

آن نیرو (و حتی آن فرصت)
را دارد که نه تنها به آخرین روزهای خود بلکه به آخرین ساعات و دقایق زندگی

خود به تمام معنی بیاندیشد و آنها را
یکایک یادداشت کند و عیناً و دقیقاً عکس برداری نماید.

ولی اگر هوگو میخواست که از این فرض خیالی صرف نظر کند ،
آن وقت مجبور بود که اصلاً از نوشتن کتاب کتابی که واقعاً از بهترین و حقیقی ترین کتابهای اوست چشم بپوشد. و
البته هیچ وقت این کتاب به وجود نمی آمد.
و..