نمایش
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو – دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو – علم افشا
ولادیمیرکورولنکو
نابینای نوازنده
سخنی چند در باره نویسنده و کتاب.
ولادیمیر کورولنکو بسال ۱۸۰۳ در اوکرائین دیده جهان گشود. کورولنکو
مناظر بسیار زیبای این سرزمینهای جنوب خاوری روسیه را، که کودکی خود را در آنجا گذراند، در داستان
«نابینای نوازنده توصیف کرده است.
کورولنکو در سال ۱۹۲۱ رخت از جهان بربست. او از شصت و
هشت سال زندگانی خود چهل و پنج سال را به نویسندگی وقف کرد و چندین جلد داستانها و رمانهای بسیار
نغز بنگارش در آورد.
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
ماکسیم گورکی در وصف آثار او گفته است: «در هر صفحه ای از کتاب کورولنکو تبسم انسانی و خردمندانه
روحی بزرگ را، که بسیار اندیشیده و سرد و گرم بسیار چشیده است، احساس میکنی».
داستان نابینای نوازنده، یکی از درخشنده ترین آثار کوروانکوست. ولی این داستان تنها سرگذشت سوزناک پسری
نابینا نیست، که استعداد و قریحه ای شگفت دارد، بلکه کتابیست در باره انسان، که روحا بلوغ و روشن بینی
را باز یافته است.
غالبا داستان نابینای نوازنده را داستان نیکبختنی مینامند. به این پرسش «نیکبختی انسانی در چیست و از
کدام راهها بهتر به آن میتوان رسید؟»، که نویسنده مطرح ساخته، هر یک از قهرمانان کتاب : پیتر نابینا، مادر
او ، دوشیزه محبوبش، دائی ماکسیم، آموزگار معنوی او، همه کسانیکه با نابینای نوازنده، برمیخورند، پاسخ
میدهند. خواننده کتاب نیز در این اندیشه غوطه ور میگردد و راز اینکه چرا مردمی با سن و سال مختلف در
کشورهای گوناگون با علاقه استوار این کتاب را میخوانند، در افکار و اندیشه ها نیست، که این کتاب نغز و پر
مغز در آنان بیدار میکند.
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
در نیمه شبی خلوت و تاریک، در خانوادهی ثروتمندی،
در سرزمین جنوب باختری کودکی بدنیا آمد. مادر جوان
در بیهوشی عمیق دراز کشیده بود، اما هنگامیکه نخستین
فریاد آهسته و شکایت آمیز نوزاد در اطاق بلند شد،
مادر با چشمان بسته در بستر بخود پیچید. لبهایش آهسته چیزی نجوا کردند و بر روی چهرهی دلارام رنگ –
پریده اش که تقریبا هنوز خطوط و وجنات کودک
را حفظ نموده بود، مانند صورت کودکی ناز پرورده که اندوهی
غیر عادی متحمل شده باشد، از رنجی تحمل ناپذیر چین و آژنگ پدیدار شد.
قابله گوشش را بسوی لبهای او که آهسته چیزی نجوا میکردند، خم نمود.
زانو میپرسید: – چرا… چرا او ؟
قابله سئوال را نفهمید. نوزاد دوباره داد زد. آثار رنج سوزانی بر چهرهی زائو پدیدار شد و سرشکی بزرگ از چشمان بسته اش سرازیر گردید.
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
لبهایش کماکان آهسته نجوا کردند: – چرا ، چرا؟ قابله اینبار سئوال را درک کرد و آرام پاسخ داد :
– شما میپرسید چرا نوزاد گریه میکند؟ همیشه همینطورست، آرام بشوید.
اما مادر نمیتوانست آرام بشود. هربار از شنیدن فریاد جدید کود ک بخود میلرزید و با بیتابی خشم آلودی تکرار میکرد :
– چرا… اینطور… اینطور وحشتناک؟ قابله در فریاد کودک چیز خاصی نشنید و چون دید
که مادر درست در بیهوشی تیره و تاری حرف میزند و احتمالا فقط هذیان میگوید،
او را بحال خود گذاشت و بکار کودک مشغول شد.
مادر جوان ساکت شد، فقط گاه بگاه اندوهی طاقت فرسا که نمیتوانست
با حرکات و کلمات راه ببیرون باز کند سرشکهای بزرگی از چشمان او جاری میکرد.
قطرات اشک از میان مژگانهای پرپشتش تراوش کرده و بروی گونه های سفید و رنگ پریده مرمرین میغلتیدند.
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
شاید دل مادر احساس کرده بود که بهمراه کودک نوزادش غمی تیره و درمان نا پذیر پا بجهان گذاشته و
نوزادش غمی تیره و درمان ناپذیر پا بجهان گذاشته و بالای گهواره قرار گرفته، تا اینکه نوزاد را تا لب گور
همراهی کند.
وانگهی، شاید اینها هذیان واقعی بود.
در هر صورت نوزاد کور بدنیا آمد.
این نکته را ابتدا هیچکس ملتفت نشد.
پسرک با | همان نگاه تیره و نامشخص، که همه ی نوزادان تا سن معین دارند،
مینگریست.
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
روزها پشت سر هم میگذشتند، حالا دیگر سن نوزاد را از روی هفته ها حساب میکردند. چشمانش روشن شدند،
خماری تار و تیرهی آنها برطرف شد.
مردمک چشمش شکل معینی بخود گرفت.
ولی بچه بهمراه پرتوی روشنائی،
که با چهچههی دلپذیر پرندگان و زمزمه شاخ و برگ درختان سر سبز آلش باغ انبوه روستائی
که درست زیر پنجره خم و راست میشدند، باطاق رسوخ میکرد
سر خود را برنمیگرداند. مادرش
پس از بهبودی یافتن ، نخستین
کسی بود، که با نگرانی به حالت عجیب صورت فرزند خود، که بیحرکت و به نحوی غیر کودکانه جدی میماند،
توجه کرد.
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
زن جوان ماند قمری ترسیده ای بمردم نگاه میکرد و میپرسید :
– بمن بگوئید چرا او اینطوریست؟ بیگانگان با بیاعتنائی میپرسیدند :
– مگر چطورست؟ او با سایر اطفال هم سن و سال خود تفاوتی ندارد.
– ببینید او به چه طرز عجیبی با دستهایش چیزی را جستجو میکند…
دکتر جواب داد :
– کوچولو هنوز نمیتواند حرکات دستش را با تائیرات بینائی تطبیق بدهد.
حدسی دهشتناک از سینه مادر ناگهان بیرون جست :
– پس چرا او همه اش بیک سمت نگاه میکند؟.
. او … او کور است؟ – و دیگر هیچکس نمیتوانست خاطر مادر را آرام کند.
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دکتر بچه را بروی دست گرفت و بسرعت بسوی روشنائی برگرداند و به چشمانش نگاه کرد. دکتر کمی
شرمنده شد و چند جمله بی سروته گفت و رفت و ضمنا وعده داد که پس از دو روز بیاید. و مادر گریه میکرد و
مانند پرنده ای تیر خورده پروبال میکوفت و فرزندش را بسینه میفشرد، در حالیکه
چشمان کودک همچنان بدون حرکت و با نگاهی خیره و ناگوار بیک سمت دوخته شده بودند.
دکتر واقعا پس از دو روز برگشت و اوفتالموسکوپی با خود آورد. او شمعی روشن کرد و آنرا به چشم کودک
نزدیک میکرد و دور میبرد و به کودک نگاه میکرد و سرانجام با قیافه ای متاثر و شرمگین گفت :
– خانم، متاسفانه شما اشتباه نکرده اید… پسرتان واقعا نابیناست… و آنهم نابینائی درمان ناپذیر .
.. و مادر با آرامش اندوهناک این خبر را شنید و آهسته گفت :
– من اینرا از مدتها پیش میدانستم.
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
و خانواده ای که کودک نابینا در آن بدنیا آمد قلیل – العده بود.
این خانواده گذشته از کسانی که نام بردیم، از پدر و «دائی ماکسیم» تشکیل میشد، که همه ی افراد
خانواده و حتی بیگانگان بدون استثناء، او را بدین نام میخواندند.
پدر به هزاران نفر دیگر از ملاکین روستائی سرزمین جنوب باختری شباهت داشت : نیکدل و حتی میتوان
گفت مهربان بود، از کارگران بخوبی مواظبت میکرد و به ساختن و تجدید ساختمان آسیاها علاقه وافر داشت
. این مشغولیت تقریبا او قات او را میگرفت و باینجهت صدای او فقط در ساعات معلوم و معینی، که مصادف با
ناهار و
صبحانه و سایر امور نظائر آنها بود، در خانه شنیده میشد.
در این مواقع او همیشه این جمله دائمی را بزبان میاورد :
عزیزم، آیا سلامت هستی؟» – سپس پشت میز مینشست
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
و دیگر حرفی نمیزد، جز اینکه بندرت چیزی در باره دیر کھای بلوطی و چرخ دنده ها اطلاع میداد.
معلومست، که زندگی مسالمت آمیز و بی تکلف او کمتر در تکوین روحیات پسرش منعکس میشد.
اما در عوض دائی ماکسیم بکلی نوع دیگری بود.
دهسال قبل از این وقایع، دائی ماکسیم نه تنها در پیرامون
ملک خود، بلکه حتی در «کنتراکتهای * کییف هم بعنوان
خطرناکترین ستیزه جو شهرت داشت. همه تعجب
میکردند، که چطور در خانواده ای از تمام جهات محترم،
مانند خانواده ی خانم پوپلسکایا، که قبل از ازدواج نام
خانوادگیش با تسنکو بود،
ممکنست چنین برادر بدی بوجود بیاید. هیچکس نمیدانست، که چطور میبایست با
او رفتار کرد و چطور رضایت خاطرش را فراهم کرد.
به خوش زبانی ملاکین با خشونت جواب میگفت،
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
اما چنان
خودسریها و گستاخیهائیرا به دهقانان اجازه میداد، که آرام – ترین نجبا بدون شک سیلی و کشیده را جواب
آنها میشمرد. سرانجام، خوشوقتی بزرگی نصیب کلیه ی مردم خیراندیش شد و دائی ماکسیم بعلت
نامعلومی بشدت بر اتریشیها خشمگین گردید و راه ایتالیا را در پیش گرفت و در آنجا
به ستیزه جو و مرندی نظیر خود – به گاریبالدی ملحق
گردید، و بقراریکه خوانین ملاک با ترس و وحشت نقل میکردند، این گاریبالدی با ابلیس عقد اخوت بسته و
برای پاپ دیناری ارزش قائل نبود. البته ماکسیم باینطریق روح منقلب و معتزلی خود را به لعنت ابدی دچار کرد
ولی در عوض بازارهای مکاره با جار و جنجال کمتری برگزار میشدند، و بسیاری از مادران اشراف و نجیب زاده
از سرنوشت فرزندان خود مضطرب نمیگردند.
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
لابد اتریشیها هم بشدت بر دائی ماکسیم خشمگین شدند. روزنامه کوریرکا، که از دیر باز جریده ی محبوب
ملا کین بود، گله بگاه در گزارشها از جملهى جسورترین همرزمان کاریبالدی دائی ماکسیم را نیز نام میبرد، تا
اینکه یک روز ملاکین بوسیله همان روزنامه ی کوریرکا مطلع شدند، که ماکسیم با اسبش در میدان نبرد بزمین
افتاده است. اتریشیهای خشمگین، که ظاهرا مدتها بود علیه این اوکرائینی آزادیخواه متعصب (که بعقیده
هموطنانش گویا
گاریبالدی تنها با و متکی بود) دندان تیز کرده بودند، او را | مثل کلم با شمشیر ریز ریز کردند.
ملا کین در دل گفتند:
– ماکسیم به عاقبت بدی دچار شد. – و این واقعه را به حمایت خاص پترمقدس از جانشین زمینی خود
منسوب نموده و ماکسیم را مرده میشمردند.
ولی معلوم شد،
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
که شمشیرهای اتریشی نتوانسته بودند روح سرکش او را از بدنش برانند و این روحش
در تنی، که بشدت معلول شده بود، باقیماند. جنگجویان گاریبا ادی رفیق پر ارج خود را از میدان کارزار بدر برده و
به بیمارستانی سپردند، و ماکسیم پس از چند سال ناگهان در خانه ی خواهر خود پدیدار شد و در آنجا ماندگار
گردید.
اکنون دیگر فرصت دوئل نداشت. پای راستش را | بکلی بریده بودند و باینجهت با عصای زیر بغل راه میرفت،
دست چپش آسیب دیده و تنها بدرد آن میخورد، که بنحوی به
دسته ی عصا تکیه کند. باری، او بطور کلی جدی
تر شد، آرامش یافت و فقط گاهگاه زبان تیزش با همان برندگی عمل میکرد، که روزگاری شمشیرش. او دیگر
به کنتراکتها نمیرفت، بندرت در مجامع حضور مییافت، بیشتر
اوقات را در کتابخانه خود به خواندن کتابهایی
میگذراند، که هیچکس در باره آنها چیزی نمیدانست، جز اینکه
حدس میزدند که این کتابها کاملا کفرآمیز
هستند.
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
او چیزی هم مینوشت، ولی از آنجا که آثارش هرگز
در روزنامه کوریر کا چاب نمیشدند، هیچکس برای
آنها اهمیتی جدی قائل نمیشد.
در آن هنگامیکه موجودی نوین در خانه ی روستائی پدیدار گردید
و برشد آغاز نمود در میان موهای دائی
ماکسیم، که کوتاه تراشیده شده بود تارهای سیمگونی از موهای
سفید پدیدار شده بودند. شانه هایش در
اثر تکیهی دائمی بر عصاها بلند شدند و بدنش شکل چهار گوشه ای
بخود گرفت. سیمای عجیب و ابروهایش
که با اخم و ترشروئی بهم گره خورده بودند، تق و تق عصا های زیر –
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
بغلی، پیپی که او هرگز از دهان برنمیداشت و توده های دود توتون، که همیشه او را احاطه کرده بود، به همه
ی اینها مردم بیگانه را میترساند و فقط نزدیکان این معلول میدانستند،
که در درون این تن زخم خورده و چاک
چاک شده قلبی گرم و دلی مهربان میتپد، و در درون سربزرگ و چهار گوش و مستور از موهائی زبر و پر
هشت مغزی خستگی ناپزیر در فعالیت است. و اما حتی نزدیکانش نمیدانستند،
که افکارش در آن هنگام
پیرامون چه مسائلی دور میزند. آنها فقط میدیدند که دائی ماکسیم گاه گاه ساعتها،
با نگاهی تار و ابروانی
دانلود کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
دانلود رایگان کتاب نابینای نوازنده – ولادیمیر کورولنکو
پرپشت و گره خورده و مغموم در میان دود آبی رنگ توتون، بیحرکت مینشیند.
اما این جنگاور معلول در این حظات به آن بیاندیشید، که زندگی مبارزه است
و در این مبارزه برای معلولین جائی نیست. میاندیشید، که
برای همیشه از صفوف مبارزه اخراج شده و اکنون بیهوده با وجود خود بار ارا به زندگی
را سنگین میکند. خود
را پهلوانی میپنداشت، که زندگانی از زین سرنگونش کرده و بخاکش
و..
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.