نمایش
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر – دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر – علم افشا
آرتور کوستلر
گفت وگو با مرگ
شهادتنامه اسپانیا)
ترجمه نصرالله دیهیمی | خشایار دیهیمی
… یکی دو بار با او روبه رو شدم. فقط با نوک انگشتهایش با من دست داد و زیر لب گفت: «حالت چطور است؟ بعد می بینمت.» و رد شد…
کسی که در این کتاب داستان دیدارش را با مرگ برای ما می گوید آرتور کوستلر است… در طی جنگ های
داخلی اسپانیا به دست نیروهای فاشیست افتاد و محکوم به اعدام شد. صد روز در زندان مالاگا و سویل ماند
و در این صد روز، هر ساعت و هر لحظه در انتظار جوخه آتش بود، و می دید چگونه دسته دسته هم
زنجیرهایش را برای اعدام می برند. یگانه
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
چیزی که می توان گفت این است که کتاب گفت وگو با مرگ شرح هیجان ها، اضطرابها و بحران های روحی
انسان هایی است که با مرگ روبه رو می شوند.
آرتور کوستلر در پنجم سپتامبر ۱۹۰۵ در بوداپست متولد شد. پدرش مجار و مادرش اتریشی بود. پس از آنکه
تحصیلات دوره دبیرستان را در بوداپست به پایان برد برای ادامه تحصیل به دانشگاه وین رفت. از سال ۱۹۲۷ کار
نویسندگی را در انتشارات اولشتاین در برلین شروع کرد و یگانه خبرنگاری بود که در سفر علمی گراف زیپلین
به قطب شمال شرکت داشت.
در سال ۱۹۳۰ سفری به آسیای مرکزی کرد و یک سالی را هم
( ۱۹۳۲ – ۱۹۳۲ ) در روسیه شوروی گذراند، و پس از آنکه نازی ها در آلمان به
قدرت رسیدند به پاریس رفت.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
جذبه جنگ داخلی اسپانیا او را هم مثل بسیاری دیگر از نویسندگان بزرگ – جورج اورول، آندره مالرو، و ارنست
همینگوی – به اسپانیا کشاند، و او که عمیقا طرفدار جمهوری خواهان بود به عنوان خبرنگار روزنامه نیوز
کرونیکل عازم مالاگا شد، و همانجا بود که پس از سقوط مالاگا به دست ارتش فرانکو، گرفتار آمد. سرانجام
پس از آن روزهای طوفانی و لحظه های بحرانی، با وساطت وزارت امور خارجه انگلستان، در ماه مه سال
۱۹۳۷، با | یک زندانی دیگر که در دست جمهوری خواهان بود، مبادله شد و به انگلستان برگشت. او که از
سال ۱۹۳۱ عضو حزب کمونیست بود پس از بازگشت از اسپانیا، با گرفتن موضعی انتقادی، در سال ۱۹۳۸ از
حزب کمونیست کناره گرفت.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
در آغاز جنگ جهانی دوم، کوستلر در فرانسه بود و سردبیری هفته نامه ای را به عهده داشت که هم
ضدهیتلر و هم ضداستالین بود. کوستلر را در سال ۱۹۳۹ نیز فرانسوی ها زندانی کردند. پس از آزاد شدن به
انگلستان گریخت و در ۱۹۴۱ به ارتش بریتانیا پیوست. در همین زمان بود که با انتشار کتاب ظلمت در نیمروز و
افشای جنایت های استالین شهرت جهانی پیدا کرد.
پس از پایان جنگ، روزگاری در هند، ژاپن، اسرائیل و آمریکا اقامت داشت و اواخر عمر در لندن به سر می برد.
روز پنجشنبه سوم مارس ۱۹۸۳ در
۷۷ سالگی به اتفاق زنش و به پیروی از هدف انجمن Exit» که عضو آن بود به زندگی پرماجرای خود خاتمه
داد… زیرا که به موجب آیین این انجمن «هر کسی حق دارد که هر وقت لازم بداند، آبرومندانه از این جهان
برود.»
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
از کوستلر آثار فراوانی به جا مانده است که گلادیاتورها، نوشته ناپیدا خوابگردها، از ره رسیدن و بازگشت،
قبیله سیزدهم، ظلمت در نیمروز، جنگ صلیبی بی صلیب، برج عزرا، عصر عطش، وازدگان خاک، هیروگلیف
ها، نیلوفر
در پایان لازم می داند از جناب دکتر رضا براهنی که دستنویس این ترجمه را با نهایت لطف و دقت مطالعه کردند
و پیشنهادهای ارزنده ای دادند، صمیمانه سپاسگزاری کند.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
در سال ۱۹۳۷ که به عنوان خبرنگار، برای روزنامه نیوزکرونیکل لندن در میان نیروهای وفادار به جمهوری، در
جنگ داخلی اسپانیا کار می کردم سپاهیان فرانکو دستگیرم کردند و چند ماه در زندان انفرادی ماندم. در طی
این مدت شاهد اعدام هم زنجیرهایم بودم و هر لحظه نیز انتظار اعدام خودم را میکشیدم
گفت وگو با مرگ شرحی از این تجربه است که بلافاصله پس از آزادیم در ژوئیه – اوت ۱۹۳۷ نوشته شد و در
پایان همان سال به عنوان جزئی از یک کتاب مفصل تر تحت عنوان شهادتنامه اسپانیا منتشر شد.
در آن زمان، جنگ داخلی ادامه داشت و هنوز کفه پیروزی به سمت هیچ یک از طرفین سنگینی نکرده بود. این
شرایط چنین می طلبید که جنبه هایی از سرگذشت من که ممکن بود افشایشان برای هدف جمهوری
خواهان مضر باشد، مسکوت بماند. بنابراین خودم را موظف می دیدم سه نکته اساسی را پوشیده نگهدارم:
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
اینکه عضو حزب کمونیست بودم؛ اینکه بازدید قبلی ام از ستاد فرماندهی ژنرال فرانکو را از سوی کمینترن به
عهده گرفته بودم؛ و دست آخر، اینکه زمانی که دستگیر شدم برای خبرگزاری رسمی حکومت جمهوری هم
کار می کردم. جریان این زمینه سیاسی را پس از آن، در نوشته ناپیدا، نقل کرده ام. دلبستگی اصلی من در
نوشتن گفت وگو با مرگ یک دلبستگی خویشتن نگرانه بود: تأثیر روانشناختی سلول اعدام. از این منظر،
زمینه سیاسی چیز بی ربطی بود و نوشته، تا آنجا که پیش می رفت، شرح صادقانه ای از یک تجربه شخصی
بود.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
به هر صورت، کتاب به طور غیرمستقیم از آنچه پوشیده داشته است، | لطمه خورده است، چرا که اگر
قربانی، واقع همان اندازه بی گناه است که در نوشته می نماید. خبرنگار با حسن نیت یک روزنامه معتبر
لیبرال انگلیسی – ترس أو از شکنجه و تصمیم قبلی اش به خودکشی برای فرار از این شکنجه غیرمعقول به
نظر می رسد. همچنین این نکته نیز در چند فصل اول کتاب شاید برای خواننده تعجب آور باشد که روزنامه
نگاری خارجی به خودش اجازه می دهد که فرمانده نظامی محلی را به «اهمال تبهکارانه» متهم کند و کلا
رفتاری عین مقامات مسئول داشته باشد. پاسخ این است که در آن شرایط هرکی هرکی، معرفی نامه هایم
از کمترن و ارتباطم با اداره اطلاعات
حکومت، مرا در نظر فرماندهان محلی فردی مهم جلوه می داد. زمانی هم که به دست دشمن اسیر شدم،
دلیل کافی داشتم که نه فقط از سازمان ضداطلاعات ژنرال فرانکو، بلکه از گشتاپوی آلمان هم که از نزدیک با
آن همکاری می کرد، و سابقه ای مفصل هم از فعالیت های قبلی ام در آلمان، فرانسه و اسپانیا داشت،
وحشت داشته باشم.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
چنانکه غالبا در چنین مواردی پیش می آید، نمی دانستم و هنوز هم نمی دانم که دستگیر کننده هایم
اطلاعاتشان در مورد من تا چه حد بود.
بازپرس نظامی که از من بازجویی می کرد به نظرم خیلی کم می دانست، اما شاید هم مصلحت این دست و
آن دست می کرد. در هرج و مرج جنگ داخلی، پرونده ها خیلی آهسته دست به دست می شوند، و آن
موقع که بازجویی من شروع شد مذاکرات درباره مبادله من باگروگانی که در دست جمهوری خواهان بود تقریبا
به نتیجه رسیده بود.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
یکی دیگر از نکات معماوار این است که بازجوبی من ظاهر پس از صدور حکم اعدامم شروع شده بود. زمانی که من در زندان بودم اداره
اطلاعات ژنرال فرانکو بیانیه هایی مبهم و ضد و نقیض در این مورد صادر میکرد. تنها اطلاع موثقی که بعدها
توانستم به دست بیاورم شرحی است که دکتر مارسل یونود نماینده کمیته بین المللی صلیب سرخ که
واسطه مذاکرات مبادله من بود، منتشر کرد. او به طور رسمی اطلاع یافته بود من به مرگ محکوم شده ام.
گفت وگو با مرگ، غیر از قسمت یادداشت های زندان که برای اجتناب از جلب توجه گشتاپو به سوی خودم به
زبان انگلی بود، به زبان آلمانی نوشته
همه کتابهایم تا سال ۱۹۴۰ به زبان آلمانی نوشته شده است و پس از آن به زبان انگلیسی
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
هیچ یک از اشخاص این کتاب ساختگی نیستند و اغلب آنها تاکنون مرده اند. |
مردن – حتی اگر در خدمت هدفی غیرشخصی باشد – همیشه امری شخصی و خصوصی است. بنابراین ناگزیر این صفحات، که بیشترش در
خوف و انتظار واقعی مرگ نوشته شده است، خصلتی شخصی و خصوصی دارد. از نظر نویسنده، دو دلیل انتشار آنها را توجیه می کند.
در وهله اول، افکاری که در سر یک مرد محکوم می گذرد، از نظر روانشناختی جالب است. نویسندگان حرفه
ای کمتر امکان داشته اند چنین جریانی را شخصا تجربه کنند. من سعی کرده ام این افکار را تا آنجا که می
توانسته ام صریح و مختصر و مفید ارائه دهم. مشکل اصلی، وسوسه عرضه آنها به صورت خوشایند بود،
امیدوارم که خواننده با من همداستان باشد که در غلبه بر این وسوسه توفیق یافته ام.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
در وهله دوم، معتقدم که جنگ ها، خصوصا جنگ های داخلی، ده درصدشان عملیات جنگی است و نود درصد
باقی، رنجی است که به چشم نمی آید. بنابراین شاید این شرح مرده شوی خانه های دربسته نفوذناپذیر
اندلس، ماهیت جنگ داخلی را برای خواننده بهتر از شرح نبردها آشکار کند.
این نوشته را به دوستم نیکلاس، سرباز کوچک گمنام جمهوری اسپانیا، که روز چهاردهم آوریل سال ۱۹۳۷، در
ششمین سالروز تولد جمهوری، در زندان سویل تیرباران شد، تقدیم می کنم.
زندگی به هیچ نمی ارزد – اما ارزش هیچ چیزی هم به اندازه زندگی نیست
آندره مالرو: فاتحان
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
شش هفته ای می شد که وقفه ای در جنگ پیش آمده بود. زمستان سرد بود، و بادی که از گواداراما” می
وزید، مادرید را تازیانه می زد. مورها در سنگرهایشان سینه پهلو می کردند و از سینه هایشان خون می آمد.
گذرگاه های سییرا نوادا بسته شده بود، چریکهای جمهوری خواه نه اونیفورمی داشتند نه پتویی، و
بیمارستانهایشان کلروفورم نداشت، و انگشت ها و پاهای یخ زده شان می بایست بی آنکه بیهوششان کنند
بریده شود. پسری در بیمارستان آنارشیست ها در مالاگا” در حینی که دو تا از انگشت های پایش را اره می
کردند سرود مارسییزه می خواند و این تهور شهرت و آوازه یافت.
آنگاه بهار آمد و همه چیز درباره روبه راه شد. شکوفه ها بر سر درختها باز شدند، و تانک ها در جاده ها به راه
افتادند. لطف و مرحمت طبیعت، به ژنرال کشیپو د لیانو امکان داد تا حمله ای را که از مدتها پیش علیه مالاگا
تدارک دیده بود، از همان نیمه ژانویه آغاز کند.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
سال هزار و نهصدوسی وهفت بود. ژنرال گونسالس کئیبو دلیانو، که در گذشته ای نه چندان دور، علیه
سلطنت توطئه چیده بود و در کافه های اطراف پوئرتا دل سرل علاقه اش را به کمونیسم به همه اعلام کرده
بود، اکنون فرماندهی لشکر دوم شورشان را به عهده داشت. در یکی از اتاق های مقر فرماندهی خود در
سویل» میکروفونی نصب کرده بود و هر شب یک ساعت از پشت آن حرف می زد، و چنین می گفت:
«مارکیستها حیوانات درنده ای هستند، اما ما آدم درست و حسابی هستیم. این حضرات رفقا مثل سگ
مستحق چوب خوردن هستند.»
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
ارتش ژنرال کشیپو از ۵۰۰۰۰ سرباز ایتالیایی، سه گردان لژیون خارجی و ۱۵۰۰۰ نفر از عشایر افریقایی
تشکیل می شد. بقیه افراد، یعنی حدود ده | درصد، ملت اسپانیایی داشتند.
حمله روز دهم ژانویه آغاز شد.
در آن زمان من در پاریس بودم و جزوه ای درباره جنگ اسپانیا نوشته بودم که چاپ فرانسه اش تازه منتشر
شده بود. در ماه های پیش از آن تاریخ، نخست به عنوان خبرنگار مخصوص نیوز کرونیکل از شورشیان خبر تهیه
می کردم، أما بعد از آنکه اداره تبلیغات فرانکو از قلمرو ملیون بیرونم انداخت مأمور کاتالونیا و مادرید شدم.
اکنون جنگ به جبهه اندلس انتقال یافته بود و به من گفته بودند که آنجا بروم.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
روز پانزدهم ژانویه پاریس را ترک کردم، با قطار به تولوز رفتم و از آنجا به بارسلونا پرواز کردم. در بارسلون بیش
از یک روز نماندم. شهر منظره افسرده ای داشت. نه تان بود، نه شیر و نه گوشت. بیرون مغازه ها صف های
درازی بود. آنارشیستها گناه کمبود مواد غذایی را به گردن دولت کاتالان انداختند و مبارزه تبلیغاتی فشرده ای
به منظور تحریک سیاسی شروع کردند. شیشه های ترامواها را اعلامیه هایشان پوشانده بود. هیجان
عصبی در شهر تا نقطه خطر رسیده بود. به نظر می آمد که اسپانیا نه تنها قرار است صحنه تمرین نهایی
برای جنگ جهانی دوم باشد، بلکه عرصه منازعه بردارکشی در میان چپ های اروپایی نیز بشود. |
خوشحال بودم که مجبور به نوشتن مقاله ای درباره بارسلون نیستم. روز شانزدهم ژانویه به اتفاق ویلی
فارست که او هم برای نیوز کرونیکل کار می کرد، با قطار ساعت چهار بعداز ظهر عازم والنسیا” شدم. مقصد
او مادرید بود و مقصد من مالاگا.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
. قطاری که به والنسیا می رفت شلوغ بود. هرکوپهای چهار برابر گنجایشش چریک داشت، که برخی
نشسته بودند، برخی دراز کشیده بودند، و برخی ایستاده بودند. یکی از کارکنان مهربان قطار، ما را در یک کوپه
واگن درجه ۱ جا داد و در را از بیرون قفل کرد تا کسی مزاحم نشود. هنوز قطار درست و حسابی راه نیفتاده
بود که چهار چریک آنارشیست توی راهرو، شروع کردند به کوبیدن به در شیشه ای کوبه. سعی کردیم در را
باز کنیم ولی نتوانستیم، توی قفس خودمان به دام افتاده بودیم. مأموری که کلید دستش بود یکسر غیبش
زده بود. به علت سروصدای قطار نمی توانستیم موضوع را از پشت در بسته
حالیشان کنیم،
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
و چریکها گمان می بردند که از روی شیطنت و بدجنسی محض، در را باز نمی کنیم. من و
فارست نمی توانستیم جلو زهرخنده مان را بگیریم، و این خودش بیشتر کفر چریکها را در می آورد. وضع
لحظه به لحظه وخیم تر می شد. نیمی از مسافرهای واگن پشت شیشه در جمع شده بودند تا به دو نفری
که آشکارا از عمال فاشیست بودند، زل بزنند. سرانجام مأمور آمد
و در را باز کرد و قضیه را شرح داد، آن وقت، باط عیش و نوش برادرانه و تمام عیاری، همراه با همهمه
وحشتناک و هل دادن همدیگر و آوازخوانی و عربده کشی به راه افتاد.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
تا سپیده دم، قطار شش ساعت تأخیر داشت. چنان آهسته حرکت می کرد که چریکها از رکاب واگن ها پایین
می جستند و از درخت های کنار خاکریز مشت مشت پرتقال می چیدند، و در میان هلهله مسافران درباره
خود را به روی واگن میکشیدند. این گونه سرگرمی و تفریح تا حدود ظهر ادامه یافت، و تلفاتی به بار نیامد.
تنها قوزک پای یکی هنگام پریدن در رفت و همانجا روی خاکریز نشست، و دست کم تا آخر جنگ داخلی از رده
خارج شد.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
والنسیا نیز زیر آفتاب درخشان ژانویه، با یک چشم گریان و با یک چشم خندان، خوش بود. کاغذ کم بود و
برخی از روزنامه ها صفحات خود را به چهار صفحه تقلیل داده بودند که سه صفحه آن را اخبار جنگ داخلی پر
میکرد و صفحه چهارم پر از اخبار مسابقه های قهرمانی فوتبال، گاوبازی، و آگهی های تأتر و سینما بود. دو
روز پیش از ورود ما دستور داده بودند که «نظر به وخامت اوضاع کاباره های مشهور والنسیا ساعت نه شب
تعطیل کنند. البته همه آنها همچنان تا ساعت یک بعد از نیم شب باز می ماندند، مگر یکی، که سفت و
سخت به نص دستور چیده بود. بعد از مدتی، نقاب از چهره
صاحب این کاباره برداشته شد و کاشف به عمل آمد که از هواداران و پشتیبانان شورشیان است و به این ترتیب در کاباره را تخته کردند.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
برای ارتباط تلفنی با لندن اغلب می بایست پنج شش ساعت انتظار کشید. برخی شبها، که از انتظار به ستوه می آمدم، سری به کاباره آن سوی جاده می زدم. هنرپیشه های کاباره کم و بیش زیبا با مادرها،
خواهرها، برادرها و عمه های خود با حجب و حیای ساختگی در لژ مخصوص می نشستند. وقتی که
نوبتشان میشد۔ کم و بیش – عریان میرقصیدند یا آواز می خواندند، و استعدادی کمتر یا بیشتر نشان می
دادند، و بعد پیش مادرها یا عمه هایشان
برمیگشتند و لیموناد می خوردند. هیچ شکی ندارم که اگر مردی در همسایگی آنها دل به دریا می زد و
بهشان نزدیک می شد، همان دم به عنوان فاشیست بازداشت می شد. اخطاریه هایی به دیوارها زده شده
بود:
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
شهروندان، در این موقع وخیم خوددار باشید. ما مزاحم خوشی کسی نیستیم، اما جلف بازی را کنار بگذارید، و…»
در ماه اکتبر که بار آخر در والنسیا بودم، یک نویت در میان رقص عریان دایر بود. حالا پستان بند و ترعورت را
الزامی کرده بودند.
راستی تلفن کردن، خالی از لطف هم نبود. برای ارتباط تلفنی می بایست قبلا نسخه ای از پیغام را فرستاد
تا تلفنی کلمه به کلمه برای اداره سانسور خوانده شود، و وقتی که تو با تلفن پیامت را میدادی، مأمور
سانسور که در دفتر خودش، متن مکالمه را پیش رو داشت به آن گوش می داد. مقررات سانسور سفت و
سخت بود، اما مأمورها که آدم تک تکشان را شخصا می شناخت بروبچه های بی معرفتی نبودند.
دانلود کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
دانلود رایگان کتاب گفت و گو با مرگ – آرتور کوستلر
در حین مکالمه اگر کسی سرمربی از متن خارج می شد، توی گوشی داد می زدند: « آهای، آرتورو، این
حرفها تو متن نیست!» فریاد نومیدانه تندنویس از آن سوی خط در لندن بلند می شد: «چی، چی؟». مأمور
سانسور می گفت: «دخلی به تو ندارد، با آرتورو حرف می زنم.»
آگهی شده بود که گاوبازی بزرگی یکشنبه بیست و چهارم ماه در پلاسا دل
نوروا (میدان گاوبازی) برگزار خواهد شد. به نوشته روزنامه ها این گاوبازی به افتخار سفیر روسیه که موافقت
کرده بود شخصأ در آن حضور یابده ترتیب داده شده بود. قرار بود عوائد حاصله برای ساختن کامسومول تازه ای
به روسیه هدیه شود. کامسومول نام کشتی باری روسی بود که هنگام حمل آذوقه به والنسیا به وسیله
کشتی شورشیان غرق شده بود. اما روز یکشنبه باران آمد، و رادیو، وسط اخبار جبهه، اعلام کرد که
متأسفانه گاوبازی لغو شده است.
و..
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.