نمایش
دانلود کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
دانلود رایگان کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
دانلود کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ – دانلود رایگان کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ – علم افشا
دہ فرزندهرگز نداشته ی خانم مینگ
ده فرزنډ هرگز نداشته ی خانم مینگ
اریک امانوئل اشمیت
مترجم: فهیمه موسوی
چین بیش از اینکه یک کشور باشد یک راز است.
خانم مینگ با چشمان تیز، شینیون موج دار، پشت خشک و کشیده، نشسته روی چهارپایه اش، روزی به من
اروپایی رهگذر گفت:
– ما به اقتضای طبیعت، برادر متولد می شویم و به اقتضای تربیتمان متمایز میشویم.
حق با او بود… با وجود این که به چین رفت و آمد داشتم ولی چین از من می گریخت. در هر یک از سفرهایم
خاکش گسترده تر میشد، تاریخش ناپدید میشد، شاخصهای خود را از دست میدادم، بدون این که شاخص
های جدیدی به دست آورم؛ با وجود پیشرفت هایم در زبان محلی، به رغم مطالعاتم، هرچقدر که
قراردادهای تجاری ام را با ساکنانش چندین برابر می کردم، به تدریج که پیش میرفتم، چین از من دور میشد،
مثل افق.
دانلود کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
دانلود رایگان کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
خانم مینگ تأکید می کردن . به جای شکایت از تاریکی، بهتر است چراغی روشن کنیم.
چگونه؟ چه شخصیتی را باید برای کاریدن این خاک اسرار آمیز انتخاب کرد؟ چه طعمه ای را باید شکار کرد؟ در
چین به همان اندازه که در دریای مدیترانه ماهی پیدا می شود، سوژه وجود داشت.
خانم مینگ” در حالی که جوراب ساق بلندش را وصله میکرد، زیر لب گفت: سیاره ی زمین یک میلیارد چینی
دارد و پنج میلیارد خارجی
در حین گوش دادن به یک برنامه ی رادیویی که از رادیوی پلاستیکی با رنگ قهوه ای سوخته که یادگار دوران
مانو بود و صداها را تودماغی و پر از آب دهان پخش می کرد، خانم مینگ صحبت های خبرنگار دولتی را که بک
قهرمان آمار و قهرمان خودنمایی بود، تکرار می کرد: یک میلیارد چینی»، در این لحظه من
متوجه نشدم چه چیزی باعث نگرانی اش شده بود، این که آنقدر زیاد چینی داریم با آنقدر کم
در میان مردم حسابدان که قدیم ها ماشین حساب جیبی را اختراع کردند، این خانم رابطه ی عجیبی بین
اعداد برقرار می کرد. در
نگاه اول چیزهای کمی او را متفاوت از باقی پنجاه ساله ها نشان میداد؛ ولی همه میدانند که نگاه اول چیزی
نمی بیند.
خانم مینگ با صورت گرد سرخ رنگ، چین های ریز مشخص روی پوست و دندان های ریز شبیه تخمه، تجسم
یک سیب رسیده بود، سیبی نرم، میوهای خوب، سالم، گوارا، که هنوز خشک نشده. اندام لاغرش مثل
شاخه ای نرم و قابل انعطاف بود.
دانلود کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
دانلود رایگان کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
به محض اینکه شروع به صحبت می کرد، بیشتر ترش و نیز به نظر می رسید تا شیرین، چون جملات تند و
تیزی که از ذهنش تراوش می کرد، در جان مخاطبانش نفوذ می کرد.
خانم مینگ در استان گوانگدونگ’ روی صندلی سه پایه اش در زیرزمین گراندهتل، بین کاشی های سرامیک
سفید و لامپ های نئون خیره کنندهی توالت های معطر شده با عطر گل یاسمن مینشست و به انجام
وظیفه به عنوان مأمور دستشویی مشغول بود.
خانم مینگ توانسته بود با این شغل که روح های افسرده را تحقیر میکند، شرافتش را بازیابد: او در مرکز
هستی فرمانروایی
می کرد. زمان کنگره ها و سمینارهای هفتگی که در طبقه ی بالا برگزار میشد، شما دوان دوان پیش او
میرسیدید، نزدیک او سرعت خود را کم می کردید، قدم قدم جلو میرفتید، از حرکت می ایستادید،
اقتدار خاموشتان به خطر می افتاد، تعظیم می کردید، با چشمانتان التماس اش می کردید، اجازهی شتافتن
به قلمرواش را طلب میکردید، درست در این لحظه، او شما را طوری ورانداز میکرد که گویا از آنچه در اعماق
سلولهای مغزی و امعا و احشانان می گذرد باخبر است: «یک کلمه هم بی فایده است، من خیلی خوب
میدانم با کی سروکار دارم.»
دانلود کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
دانلود رایگان کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
شما در مردمک چشم های خاکستری اش نه قضاوت، بلکه گذشت و چشم پوشی میدیدید، بهتر است
بگوییم بخشندگی. چه کارگر بودید، چه مسئول فروش و چه مدیرکل، او بیچارگی تان را نشانتان میداد و شما
را می پذیرفت، پسربچه ی سابق، التماس کنان برای رفتن به دستشویی، موجود قابل ترحم که میخواهد
فشارهای وارده را به زعم خودش فروبنشاند. خانم مینگ تساوی گرایی چین زمان مانو را حفظ کرده بود و
انسان گرایی چین زمان کنفوسیوس را.
خانم مینگ مسئول دستشویی های مردانه ی گراندهتل شهر بونهای بود، شغلی که اگر هیبت متکبرانهی
او را نشان میداد،
موفقیتش را اثبات می کرد. برق انداختن وسائل دستشویی زنانه ی انتهای راهرو، برای این ملت که به
پسرها ارج می نهند، نوعی آفت به حساب می آمد. در آن قسمت او خدمتکار بود، اینجا فرمانروای زیرا که
مردان هزار هزار مقابل او صف می کشیدند و سلام می گفتند تا وقتی که او با بخشندگی به آنها حق
خلاصی اعطا کند. وقتی از
در مزین به طرح دامن رد میشدیم، صدای خنده و جیغ جیغ زنان موقهرهای که در حال تجدید آرایش خود
مشغول بحث در مورد مسائل هیچ و پوچ بودند، در هوا پخش می شد. در عوض، پشت لنگهی دری که طرح
شلوار نصب شده بود، چنین چیزی نبود، هیچ صحبتی رد و بدل نمی شد. هیچ تفاهم سطحی و بیهوده ای
وجود نداشت، هیچ کس نگاهی به همراهانش نمی انداخت، فقط چند أه شنیده می شد؛
دانلود کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
دانلود رایگان کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
از ردیف دستشویی های مردانه نوعی وقار و متانت نمایش داده میشد، نوعی فرمانبرداری گریزناپذیر،
همبستگی سربازانی که از قوانین طبیعت پیروی می کنند. آیا حضور جدی و محکم خانم مینگ دلیل آن بود؟
این مکان تبدیل به یک آزمایشگاه تجربی متافیزیک و اخلاقی شده بود، جایی که هر انسان فانی، توهم قدرت
را رها می کرد
شاید به من اعتراض کنید که چرا دارم این جزئیات را به شما تحمیل می کنم. بگذارید برایتان توضیح دهم.
معاملات شرکت مرا به جنوب چین می فرستاد. در ماه ژوئیه
اسباب بازی هایی از آن جا میخریدم که کریسمس سال بعدش بچه های ما را شیفته ی خودش میکرد؛
همین طور آن جا برای بچه های چینی سفارش خرت و پرت های بیشتری میدادم. عروسک، نوزاد، ماشین،
هواپیما، از این اشیای پلاستیکی که به بهای ناچیزی در استان گوانگدونگ تولید انبوه می شد و سپس به
فرانسه فرستاده میشد تا طراحان و کارگران ما آنها را مطابق شرایط دلخواه
درست کنند و بخشی از آنها را دوباره به چین بفرستند. رفت و برگشت با کشتی چندان
اثری بر حواشی
نداشت، اروپایی ها و امریکایی ها از این روش استفاده میکردند و با وجود این که کالاها در محل تولید
می شدند، مارک های غربی بر بازار چین تسلط داشتند.
به خاطر استعداد زبانی ام – تا آن زمان به هفت زبان صحبت میکردم – مدیرانم مرا به آسیا می فرستادند،
شرط میبستند که به سرعت زبان انگلیسی خشک تجاری را به زبان رسمی چینی میچرخانم. خیلی
پیشرفته، جز در یک مورد: به جز زبان رسمی چینی، باید از پس زبان محلی هم برمیآمدم، گویش گوانگدونگ
که کارخانه های اسباب بازی در آنجا به سرعت مثل قارچ از زمین میرویید
دانلود کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
دانلود رایگان کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
به این ترتیب قصبهی بونهای که با خانم مینگ در آنجا برخورد کردم تمام و کمال جوان میشد: از یک روستا به
شهری با دو میلیون جمعیت تبدیل شده بود. توسعه ای که قصبه را حیران و بینشان
کمی در شوک فروبرده بود. مجتمعها جانشین خانه ها می شدند، شاهراهها جای کوچه های باریک را می
گرفتند، بقالی خیلی کوچک آقای پیبولاسین” که اخیرا مثل یک جعبه ی سوزن انباشته بود، به وسیله ی چهار
سوپرمارکت مجهز به سردخانه از بین رفته بود، پیرامون روستا زیر جاده ی کمربندی شش باندهای مدفون
شده بود وآخرین بوته ها در حال نابودی بودند. همین اواخر، بناهای یکنواخت با پوشش کنیتکس، فاند زنگار و
چرک و کهنگی که خاص ساختمان های فرسوده است، به سرعت سر برمی افراشتند. از این به بعد مرکز
شهر یونهای کجاست؟ مطابق قاعده ی بی چون وچرا کوچه ها بلوارها را قطع می کردند، بلوارها، خیابانها را،
خیابانها بزرگراهها را؛ میدان های بزرگ، که دسترسی به آنها به خاطر ترافیک وسایط نقلیه ناممکن بود، فریاد
میزدند: حرکت کنید، چیزی برای دیدن وجود ندارد؛ به نظر می آمد تنها چهارراههای کنترل شده با چراغ قرمز،
که جایگزین رختشورخانه ی قدیمی پنهان در بتون شده بود، با این تشکیلات سازگار بود. هیچ یادگاری از
گذشته باقی نمی ماند، حتی یک خوابه در مرکز با اطراف یونهای رشد خیرخواهانهی اقتصادی همه چیز را
پاک می کرد.
دانلود کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
دانلود رایگان کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
کارکشتهها ناپدید میشدند؛ آنهایی که در مقابل این دگرگونی ها از حیرت دچار مرگ نشده بودند، در گوشه ی
آپارتمان های مدرنشان کز میکردند، آپارتمان هایی که اندازهی یک
سطل آشغال نو برایشان جاذبه به ارمغان می آورد.
خانم مینگ بی تفاوت به این رویدادها، کوشا و متمرکز و سالم، تجسم ثبات در این دنیای متغیر بود و توالت
های گراندهتل را طوری اداره می کرد گویی این ساختمان جدید همیشه وجود داشته، انگار که مأموریتی با
بالاترین درجه ی اهمیت به عهده دارد. به محض اولین ملاقات هایمان، نمی توانستم از این فکر که حس
وظیفه شناسی
او در این مکان به هدر می رود، خودداری کنم؛ روزی که بالاخره این موضوع را به او گفتم، سرخ و دستپاچه
شد، سپس با خم کردن گردنش پاسخ داد:
– انجام یک عمل قابل توجه بهتر از مورد توجه قرار گرفتن است
تعجب می کنید که من با یک زن مأمور توالت عمومی در آن سر چین ملاقات ها و گفت وگوهای رودررو داشته
باشم؟ سه جواب برای این تعجبنان می آورم: پدربزرگ و مادربزرگ من کف خانهی بورژواها را برق می
انداختند؛
دانلود کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
دانلود رایگان کتاب ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ
وقتی که زبانی را یاد میگیرم هیچ موقعیتی را برای تمرین کردن و به کار بردن آن از دست نمیدهم؛ در آخر از
تکنیکی در تجارت استفاده می کنم که شامل تحلیل بردن سلولهای عصبی شرکایم به خاطر قطع مکرر بحث
می شود، تا بتوانم غایب شوم، روشی که مرا ملزم میکند به اندازهی پیرمردی که پروستاتش به خاطر
کهولت سن داغان شده مرتب به طرف دستشوییها حمله ور شوم.
و..
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.